زیبایی را دوست دارم
من آن طور نیستم که در آینه نگاه کنم و با خودم بگویم «وااای کی از تو خوشگلتره؟ فقط خودتی. . .» نه این طوری نیستم. زشت هم نیستم. ولی از آنجاکه زیبایی را دوست دارم، بنابراین دوست دارم زیبا دیده شوم. همه به من می گویند که تمام صورتم عملی است. شش سال پیش بینی من شکست؛ برای همین سمت چپ بینی من غضروف ندارد و زمانی که سرما می خورم واقعا حالم بد می شود اما از ترس همین حواشی و شایعات جرات نداشتم عمل کنم، چون به محض اینکه عمل می کردم، ترورها و توهین ها شروع می شد. ولی امروز دیگر برایم مهم نیست، هرچه دوست دارند پشت سر من حرف بزنند.
خودتان را جای من بگذارید
گاهی پیش آمده با کسی صحبت می کنم و متوجه می شوم که ناخودآگاه این حس به او دست می دهد که من را بالاتر از خود می بیند و جلوی من گارد می گیرد و از داشته هایش صحبت می کند که مثلا فلان ماشین را دارد یا فلان جا زندگی می کند. بارها این موضوع برای من پیش آمده! متاسفانه تنهایی را بین دوستان و همکاران خانم خودم به وضوح می بینم. حال بد و روز بد برای همه پیش می آید و همکارهای خانم من روزی که حالشان بد است نمی دانند آن را با چه کسی درمیان بگذارند؛ خواننده مجله اگر این مصاحبه را می خواند فقط یک روز خود را در این شرایط تصور کند، ببیند واقعا می تواند تحمل کند؟ ما هر روزمان این است؛ یعنی اعتماد صددرصد وجود ندارد. فکر می کنید این حرف ها و عکس های حاشیه ای چگونه به وجود می آیند. موضوعی از زندگی خصوصی خودت را با دو تا از دوستانت در میان می گذاری و فقط همین دو دوست مطلع هستند. آنها در یک مجلس حرفی برای گفتن ندارند و راز زندگی تو را بازگو می کنند و همین طور حرف روی حرف پخش می شود. من خودم بشخصه این تنهایی را دارم.
1 2 3 4 5 6 7 8 9