شهری به سفیدی آکسو(ادامه سفرنامه خانم مژگان در منطقه شین جیان)

آکسو (به زبان ترکی اویغوری: ئاقسو) مقصد ما در روز دوم است.

از آکسو بسیار کم شنیده بودم! تنها در چند خبر کوتاه شنیده بودم که این شهر نیز یکی از مناطق در مسیر جاده ابریشم است.

اهمیت این شهر با اجرایی شدن ایده رییس جمهوری خلق چین، بیش از پیش شد!

ایده شی جین پینگ رییس جمهوری خلق چین با عنوان "یک کمربند ـ یک جاده" که به منظور احیای راه ابریشم دریایی و بازسازی راه ابریشم زمینی مورد استقبال کشورها، به ویژه کشورهای مسیر این راه از جمله ایران قرار گرفت، بر اهمیت شهرهایی چون آکسو بسیار افزود! چراکه پس از این ایده، ساخت و سازهای بسیار در شهرهای مسیر راه ابریشم، همچون آکسو صورت گرفت!

از جمله این ساخت و سازها، یکی راهسازی است که به شکل بسیار وسیع در حال انجام است!

در گفت و گویی که رادیو بین المللی چین با مسوولین اداره حمل و نقل و راهسازی انجام داد، عظمت فعالیت های این گروه بسیار مشخص شد! چرا که کارگران چینی با پشتیبانی دولت و راهنمایی مسوولین، قرار است با ایجاد این راه ها، نه تنها دسترسی مردم ملیت های مختلف چین را به یکدیگر سهولت بخشند، که، راه قلب مردم چین با کشورهای دیگر همچون قرقیزستان و تاجیکستان نیز از این طریق با یکدیگر پیوند خواهد خورد!

آکسو در آینده ای نه چندان دور، دیگر آن شهر با ساختمان های قدیمی نخواهد بود، آکسو شهری جدید و پرهمهمه خواهد بود با جمعیتی از نژادهای مختلف که به طور مسالمت آمیز در کنار یکدیگر زندگی می کنند!

البته ناگفته نماند که این ساخت و سازها، از مدت ها پیش در این شهر و حومه اش آغاز شده است!

از همان دوران که گرد و غبار بیابان های اطراف، روز مردم را شب کرده بود! روزهایی که همچون شبی تاریک مردم را وادار می کرد تا پنجره ی خانه های خود را بسته نگه دارند!

اما غول گرد و غبار امان مردم را بریده بود! اهالی باید کاری می کردند! پس دست بر زانوی خود گذاشتند و از جا برخواستند! همت آن ها نیز دست دولت را در دستانشان قرار داد و همه باهم به جنگ غول بیابانی رفتند!