حتي زماني كه با سجاد ازدواج و زندگي تازهاي را شروع كرد هم كمتر با مادرش در تماس بود اما با اين حال هر از گاهي به او زنگ ميزد، تا اينكه از چندماه پيش مادرش هر چه با او تماس گرفت، خبري از دخترش نبود. زن ميانسال كه نگران شده بود، سراغ دامادش رفت اما سجاد مدعي شد كه از خردادماه او و مريم طلاق گرفتهاند و پس از آن ديگر از سرنوشت وي خبر ندارد.
زن كه نگران دخترش شده بود همه جا را بهدنبال او گشت اما وقتي اثري از وي پيدا نكرد، اواسط آبانماه راهي اداره پليس شد تا از مأموران براي پيدا كردن او كمك بخواهد. اين زن مدعي شد كه حدود 4ماه است از دختر 34سالهاش خبر ندارد و اين در حالي است كه دامادش هم جواب درست و حسابي به او نميدهد.
•شروع تحقيقات
با اظهارات زن ميانسال پرونده در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت و تيمي از مأموران براي يافتن ردي از زن گمشده وارد عمل شدند. تنها كسي كه ميتوانست سرنخي از مريم داشته باشد شوهر 27ساله او بود. سجاد تحت بازجويي قرار گرفت اما مدعي شد كه من و مريم حدود 2سال پيش ازدواج كرديم اما از همان ابتدا با هم اختلافات زيادي داشتيم. سرانجام بهدليل همين اختلافات بود كه 16خردادماه بهصورت توافقي از هم جدا شديم و پس از آن ديگر او را نديدم. ماموران در ادامه تحقيقات متوجه شدند كه مريم صاحب يك خودروي 206و ويلايي در شهرستان فريدونكنار بوده اما در حال حاضر خودروي او در اختيار شوهرش سجاد است و ويلايش نيز مدتي قبل توسط همين شخص(سجاد) كه از مريم وكالت تام داشته، فروخته شده است. در چنين شرايطي ظن مأموران به سجاد بيشتر شد و او بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت اما اين بار ادعا كرد كه مدتها بود كه از همسرم 130ميليون تومان طلب داشتم. زماني كه ميخواستيم از هم جدا شويم، او ماشين و ويلايش را در ازاي بدهياش به من تحويل داد و من كه به پول نياز داشتم، ويلا را فروختم.
•طلاق خيالي
مظنون اصلي پليس در اين پرونده سجاد بود و مأموران حدس ميزدند كه او رازي را از آنها پنهان ميكند. تحقيقات درباره اين مرد ادامه يافت و مأموران راهي دفترخانهاي شدند كه سجاد گفته بود در آنجا از همسرش جدا شده است اما چنين دفترخانهاي وجود خارجي نداشت. از سوي ديگر بررسي مدارك دفترخانهاي كه ازدواج آنها را ثبت كرده بود نيز نشان ميداد كه اين زن و شوهر از هم جدا نشدهاند. با اين اطلاعات شكي وجود نداشت كه سجاد در ماجراي ناپديد شدن همسرش نقش دارد و به همين دليل وي بازداشت شد و به اداره آگاهي انتقال يافت. مرد جوان اين بار وقتي تحت بازجويي قرار گرفت اظهارات تازهاي را مطرح كرد و گفت: سوم خردادماه بود كه از مغازه به خانه آمدم و دیدم که مریم در خانه افتاده است. حسابي ترسيده بودم و نميدانستم چه كار كنم. تا ساعت 11 شب منتظر ماندم و پس از آن جسد مریم را با ماشين به روستايي در نزديكي فيروزكوه بردم و در محلي خلوت دفن كردم. با اعترافات جديد مرد جوان ماموران راهي فيروزكوه شدند و با راهنمايي سجاد توانستند بقاياي جسد زن جوان را از عمق 3متري زمين بيرون بكشند. سرهنگ حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با بيان اين خبر گفت: با توجه به كشف جسد، براي متهم قرار بازداشت صادر شده و تحقيقات در خصوص ادعاي او درباره مرگ همسرش ادامه دارد.