|
||||||||||||||||||||||
GMT+08:00 || 2018-09-29 17:26:35 cri |
اخبار پولی مالی
-دولت مدعی است که از تفاوت نرخ ارز در بازار آزاد و بازار ثانویه و تفاوت عظیم حاصل از نرخهای ارز رسمی، بازار ثانویه و بازار آزاد چه میشود و به کجا میرود؟
اینکه دولت اعلام کرده است که از این فاصله قیمتها بهرهمند نمیشود، بستگی به این دارد که دولت در مقاطع مختلف زمانی مانند گذشته، ارز را به صورت مخفی وارد بازار آزاد میکند یا خیر. اگر دولت بخشی از منابع ارزی خود را که قصد فروش آن را دارد و میخواهد بودجه ریالی خود را از طریق آن تامین کند، از طریق بازار آزاد به صورت مخفیانه انجام دهد؛ طبیعتا از آن منتفع میشود، اما معمولا کسی از این ماجرا مطلع نمیشود. ما در گذشته نیز این سابقه را داشتیم که از کانال برخی صرافیها ارز دولتی وارد بازار آزاد میشد و منابع جاری جذب میشد. با این حال معتقدم این ارزهای دولتی نیست که در بازار آزاد معامله میشود. خیلی از افراد که ذخایر ارزی داشتند و خیلیها ارز خارج از کشور داشتند، برای این افراد اکنون در مقایسه با چند ماه قبل خیلی به صرفهتر است که آنها را تبدیل به ریال کنند. برای مثال ارزی که قبلا میتوانستند به یک سوم بفروشند، حالا میتوانند با سه برابر قیمت بفروشند. حدس میزنم که عمده این ارز منشا داخلی نداشته باشد و دولتی هم نباشد.
- دلیل افزایش واردات در شرایط افزایش نرخ ارز در کشور چیست؟
بر اساس علم اقتصاد زمانی که افزایش نرخ ارز اتفاق میافتد، قاعدتا باید شاهد افزایش صادرات باشیم، اما صادرکننده اکنون یک دغدغهای دارد این است که ارزی را که بابت صادرات به دست میآورد باید ارزانتر از ارز آزاد در بازار ثانویه عرضه کند. این باعث میشود که صادرکنندگان تمامی ارز حاصل از صادرات را وارد کشور نکند. همچنین مبالغ و آمار حاصل از صادرات را کمتر اعلام کنند. بنابراین نوعی مخفی کاری صورت میگیرد. آمار صادرات به شکل واقعی منعکس نمی شود و رقم کمتری اعلام می شود. از سوی دیگر ارز حاصل از صادرات نیز به کشور بازنمیگردد. نمیتوانیم بگوییم که تولید ناخالص ملی به شدت کاهش پیدا می کند، اما این وضعیت(ارز چندنرخی) صادرکننده را مجبور میکند، ارز خود را ارزان تر بفروشند. با این حال سیاست به نفع واردکنندههاست تا صادر کنندهها، این در حالیست که اگر بخواهیم به اقتصاد کشور کمک کنیم باید جریان برعکس اتفاق بیفتد. باید اجازه دهیم صادرکننده ارز خود را به نرخ آزاد بفروشد. از طرفی برای برخی کالاها که واردات آن برای مردم ضروری است مساعدتی از سوی دولت صورت بگیرد. سایر کالاهای غیر ضروری نیز ارز آزاد تهیه کنند. این باعث میشود که موازنه مقررات بازرگانی ما به نفع صادرات و به ضرر واردات تغییر کند، اما اکنون با این سیاستها میتوانیم افزایش صادرات را پیش بینی کنیم و حجمی که برای واردات میتوان پیشبینی کرد به مراتب بیش تر از صادرات است.
- کاهش قدرت پول ملی چه تاثیری در بخشهای پولی و مالی، انرژی و... میگذارد؟
متاسفانه با ا ین رخداد سرمایهها را به سمت تقاضای کاذب یا ذخیرهسازیها هدایت میکنیم، این طبیعتا کمکی به اقتصاد نمیکند و لطمه میزند. از سوی دیگر نتیجه کاهش قدرت ملی، تورم و گرانی کالا و خدمات است. در این بخشها نیز با رکود نسبی در کوتاه مدت یا میانمدت مواجه میشویم. به دلیل اینکه قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند. از طرفی یکسری ذخیرهسازیهایی داریم که غیرتولیدی و غیرخدماتی هستند(طلا، سکه و ارز) که هر دو جزو فاکتورهای منفی اقتصاد تلقی می شود و نقدینگی را افزایش میدهد.
- چگونه میتوان رانت حاصل از اختلاف قیمت در بازارهای ارزی را کاهش داد، ؟
به نظر من دولت باید نرخ ارز را کنترل میکرد تا شکاف زیاد و غیرقابل کنترل میان نرخهای ارز اتفاق نیفتد. در حالی که خیلی ها ادعا می کنند این نشدنی است، باید بگویم این اقدام شدنی بود. اکنون راهکار این است که تا جایی که امکان دارد ارز چند نرخی از میان برداشته شود و فاصله قیمت نیز کاهش یابد. اگر دولت میخواهد حمایتی در زمینه کالاهای ضروری و اساسی انجام دهد، باید این کالاها را شفاف اعلام کند و مابقی کالاها را تک نرخی کند. یعنی فقط یک نرخ برای کالاهای اساسی در نظر بگیرد و مابقی کالاها با نرخ آزاد محاسبه شوند و این نرخ آزاد را بر اساس سیاستهای پولی به صورت شناور و مدیریت شده، کنترل کند و به تدریج قیمت آن را پایین بیاورد. این کاری است که دولت میتواند در شرایط فعلی انجام دهد قطعا قادر به انجام آن است./اخبار پولی مالی
رسانه ها |
برگزیده ها |
خبرهای تصویری |
بشنوید |
ببینید |
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |