|
||||||||||||||||||||||
GMT+08:00 || 2018-07-16 10:33:01 cri |
«دلم خیلی برای ایران تنگ شده، آرزویم این است که یکبار دیگر به آنجا بیایم. هیج جای دنیا مثل ایران باصفا نیست. ولی شرایط زندگیام طوری است که نمیتوانم برگردم. هر شب خواب ایران را میبینم.»
این پیامی است که یک ایرانی مقیم اروپا در بخش نظرات یک سایت پارسیزبان منتشر کرده و صدها کاربر ایرانی به او پاسخ دادهاند و تلاش کردهاند تا با او ابراز همدلی کنند.
کسی نمیتواند به طور دقیق بگوید که چه عواملی باعث میشود تا مردم دنیا دلشان برای کشورشان تنگ شود. این که هر کسی در هر مقطهای به دنیا آمده آنجا را خانه خود میداند، میتواند درست باشد اما احساس ما به «وطن»، چیزی نیست که بتوان آن را با استناد به علم توضیح داد و توصیف کرد.
هر نقطهای از دنیا ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد. حتی شهر کوچکی که امکانات بسیار کمی دارند یا حتی متروکه و خالی از سکنه هستند نیز روح ویژه خود را دارد و ممکن است کسی عاشق آن مکان باشد.
شاید برخی کشورها از خیلی جهتها شبیه یکدیگر باشند و معماری و سبک زندگی مردم و غذاها و رسومشان مشترک باشد، اما در این میان ایران نیز مانند چین از متفاوتترین جوامع دنیاست.
همانطور که برای بسیاری از مردم چین غذاها و آداب و رسوم چینی فقط در چین مزه و معنی واقعی خود را دارد، مردم ایران نیز بسیار به این احساس وابسته هستند. آیا هیچ علم و دانشی میتواند اثبات کند که به چه دلیل هر سال در آستانه عید بهار میلیونها چینی از سراسر کشور یا جهان با اتوبوس و هواپیما و کشتی خود را به خانههایشان میرسانند؟
پژمان، ۴۵ ساله که ساکن کاناداست، میگوید: «چند ماه نخست پس از مهاجرت به تورنتو تلاش کردم تا از آن دسته مهاجران نباشم که دلشان برای وطنشان تنگ میشود. اما موفق نشدم چون هر شب رویای ایران را میدیدم. حتی اگر گاهی در طول روز برای چند دقیقه چرت میزدم، باز هم خواب ایران را میدیدم. واقعا نمیفهمیدم چرا چنین اتفاقی را تجربه میکنم. اما الان میدانم. روح من ایران را خانه خودش میداند، برای همین انکار کردن آن فایدهای ندارد.»
غذا یکی از نخستین چیزهایی است که ایرانیان پس از ترک وطن دلشان برای آن تنگ میشود. به همین علت در کشورهایی که تعداد مهاجران ایرانی آن زیاد است، رستورانهای ایرانی زیادی وجود دارد.
مریم، ۵۰ ساله، ساکن استرالیا میگوید: «غذای ایرانی واقعی را باید فقط در خود ایران خورد. هرقدر یک رستوران تبلیغ کند که آشپز ایرانی دارد و از مواد اولیه ایرانی استفاده میکند، اما من باورم نمیشود و به آن اعتماد نمیکنم. برای مثال قرمهسبزی در هیچ جایی از دنیا مزه قرمهسبزی ایران را نمیدهد.»
طعم منحصر به فرد و بینظیر غذاهای ایرانی باعث شده تا بسیاری از کسانی که برای دیدار با هانواده یا بستگان خود از ایرانی به خارج از کشور سفر میکنند، مواد اولیه یا خوراکیهای ایرانی را به عنوان سوغات همراه خود ببرند.
مجتبی، ۷۲ ساله که در ایالاتمتحده زندگی میکند، میگوید: «من دو دهه است که به ایران نرفتهام. هروقت میشنوم کسی قرار است از آنجا به آمریکا بیاید، لیستی از خوراکیهای مورد علاقهام را به او میدهم و خواهش میکنم آن را بخرد و برایم بیاورد. عادت دارم هنگام چشیدن طعم گز اصفهان، سوهان قم یا نان برنجی کرمانشاه چشمهایم را ببندم و تصور کنم که در ایران هستم.»
با آن که فروشگاهها و خیابانها در ایران به اندازه خیلی از کشورهای دیگر منظم و استاندارد نیست، اما قدم زدن در پیادهرو یکی از آرزوهای بسیاری از ایرانیان مقیم خارج است. آنها افسوس میخورند که چرا نمیتوانند در خیابانهایی که دوستشان دارند قدم بزنند.
رضا، ۶۵ ساله که ساکن ایتالیا است، میگوید: «چند سال قبل تصادف شدیدی کردم و هر دو پایم آسیب دید. وقتی در بیمارستان بستری بودم، با خودم گفتم آیا میتوانم یکبار دیگر به میدان فردوسی تهران بروم و با پاهای خودم دور مجسمه فردوسی قدم بزنم؟ تنها چیزی که به من امید میداد همین بود. وقتی پایایم خوب شد، به ایران رفتم و بار دیگر میدان فردوسی را از نزدیک دیدم.»
تاکنون بسیاری از بازیگران، خوانندهها و فوتبالیستهای مشهور ایرانی که دور از وطن هستند، اعتراف کردهاند که دلشان برای ایران تنگ شده و گاهی با انتشار شعر و عکس یا ویدئوهای مختلف احساس دلتنگی خود را مخاطبانشان به اشتراک گذاشتهاند.
اما فقط مردم ایران نیستند که دلشان برای این کشور تنگ میشود. «کریستین ایوان» که یک گردشگر اروپایی است، هنگام عبور از ایران عاشق این کشور شد و چند ماه دوباره به آن برگشت.
او میگوید: «من وقتی ایران را ترک میکردم، تعداد زیادی بروشور، کتاب و پوستر که معرف ایران بود را با خودم به اروپا بردم و بین علاقهمندان توزیع کردم تا آنها نیز ایران را بشناسند.»
ایوان تاکنون بارها به ایران سفر کرده و هربار چند ماه در این کشور اقامت داشته است زیرا میگوید که دلش برای همه چیز ایران تنگ میشود.
یکی از اتفاقات جالب توجه این است که خیلی از چینیها نیز ایران را دوست دارند و هنگام تعریف کردن خاطرات خود میگویند که دلشان برای آنجا تنگ شده است. از سوی دیگر نیز بسیاری از گردشگران ایرانی نیز چین را دوست دارند و دلشان میخواهد دوباره به اینجا سفر کنند.
بابک، ۳۲ ساله میگوید: «وقتی برای نخستینبار به چین سفر کردم و به ایران بازگشتم، آنقدر دلم برای آنجا تنگ شده بود که مدتها فقط با چاپستیک غذا میخوردم.»
رسانه ها |
برگزیده ها |
خبرهای تصویری |
بشنوید |
ببینید |
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |