هنگامی که قرار شد به شهر ووهان، مرکز استان هوبی چین سفر کنم، دانشگاه این شهر یکی از جاهایی بود که به من توصیه شد حتماً آنجا را ببینم. آن طور که من متوجه شدمدانشگاه ووهان یکی از قدیمیترین و زیباترین دانشگاههای چین است و از نظر سطح علمی نیز در میان ده دانشگاه برتر چین قرار دارد. محوطه بزرگ دانشگاه ووهان شامل زمینهای فوتبال و بسکتبال، موزه هنر، دانشکده زبانهای خارجی، ساختمان خوابگاهها و کتابخانه قدیمی دانشگاه، دانشکده خبرنگاری و ارتباطات و چندین دانشکده دیگر است و در نهایت به دریاچه دونگهو یا دریاچه شرقی شهر ووهان ختم میشود. مثل بسیاری از دانشگاههای قدیمی ایران نظیر دانشگاه تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و شیراز، دانشگاه ووهان نیز در سال 1983 و در دوران سلسه چینگ ابتدا کار خود را با تأسیس یک مدرسه آموزش عالی به نام مؤسسه زیچیانگ کار خود را آغاز کرده است و پس از اضافه شدن دانشکدههای مختلف در سال 1928 میلادی به دانشگاه ملی ووهان تغییر نام داده است؛ دست آخر در سال 2000 میلادی، با موافقت دولت چین سه دانشگاه دیگر شهر ووهان شامل دانشگاه مهندسی برق و مکانیک، دانشگاه فنی نقشهبرداری و دانشگاه علوم پزشکی هوبی با این دانشگاه ادغام شدند و دانشگاه جدید ووهان را تشکیل دادند. در حال حاضر حدود 57 هزار دانشجو از سراسر چین و برخی کشورهای دیگر در مقاطع مختلف این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند. از جمله معروفترین فارغالتحصیلان دانشگاه ووهان میتوان به لی سیگوانگ پدر علم ژئومکانیک چین، کریم ماسیموف نخست وزیر سابق قزاقستان و شاید از همه جالبتر لی جون معروف به استیو جابز چینی و مؤسس شرکت فناوری شیائومی اشاره کرد.
هنگام بازدید از دانشگاه ووهان در این فکر بودم که کدام یک از دانشگاههای ایران را میتوان با این دانشگاه مقایسه کرد؛ به لحاظ قدمت شاید هیچ یک از دانشگاههای ایران با دانشگاه ووهان قابل مقایسه نباشد چرا که قدیمیترین دانشگاه مدرن ایران یعنی دانشگاه خوارزمی یا همان دانشگاه تربیت معلم در سال 1297 هجری شمسی تأسیس شده و قدمت آن در حدود 100 سال است؛ از سوی دیگر فارغ از آنکه ووهان از نظر مساحت بزرگترین شهر چین به شمار میرود اما در زمره شهرهای پیشرفتهای مثل شانگهای و پکن قرار نمیگیرد؛ با این حال دانشگاه ووهان از نظر علمی در ردیف دانشگاههای پکن، چینهوا و یا شانگهای قرار دارد و اینجاست که یافتن یک دانشگاه خاص در ایران برای مقایسه با دانشگاه ووهان سخت میشود. به نظر من شاید بهتر باشد که ویژگیهای مختلف این دانشگاه را با دانشگاههای مختلف ایران مقایسه کنیم؛ به عنوان مثال از نظر وجود ساختمانهای قدیمی، دانشگاه ووهان شباهتهایی به دانشگاه هنر تهران و ساختمانهای باغ ملی دارد؛ از نظر رتبه کشوری شابد بتوان گفت که شبیه به دانشگاه فردوسی مشهد در ایران است؛ سردر و محوطه سرسبز ورودی آن تا حدودی شبیه به دانشگاه صنعتی جندی شاپور است؛ محوطه زیبا و بزرگ آن را میتوان به محوطه زیبای دانشگاه سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران شبیه دانست؛ از نظر مجهز بودن به امکانات خوب ورزشی میتوانیم بگوییم که شباهتهایی با دانشگاه علم و صنعت تهران دارد و به همین ترتیب شباهتهای دیگری نیز با سایر دانشگاههای ایران دارد. در کنار این شباهتها تفاوتهایی نیز بین دانشگاه ووهان و دانشگاههای ایران وجود دارد که از آن میان میتوان به سبک معماری و پوشش گیاهی فضای سبز دانشگاه و متمرکز بودن همه ساختمانها و دانشکدهها در محوطه دانشگاه (در دانشگاههای ایران اغلب برخی از دانشکدهها، خوابگاهها و حتی گاهی کتابخانه خارج از محوطه اصلی دانشگاه قرار دارند) و برخی موارد دیگر اشاره کرد.
هماکنون دانشگاه ووهان به دلیل وجود آثار تاریخی و قدمتی که دارد تبدیل به یکی از مکانهای دیدنی شهر ووهان شده است و یکی از نکات جالب درباره این دانشگاه حضور گردشگران در قسمتهای مختلف دانشگاه است؛ حتی وقتی وارد دانشگاه میشوید عدهای ایستادهاند و نقشه دانشگاه را به شما میفروشند تا بتوانید راحتتر از قسمتهای مختلف دانشگاه بازدید کنید. حضور آزادانه گردشگران در محوطه دانشگاه اتفاقی است که شاید در هیچ یک از دانشگاههای ایران و شاید حتی دانشگاههای دیگر چین نیز اتفاق نیافتد. ساختمانهای کتابخانه و خوابگاه دو نقطه مورد علاقه گردشگران در دانشگاه ووهان هستند و شما عده زیادی را میبینید که در کنار این ساختمانها مشغول گرفتن عکس یادگاری هستند.
نکته جالب دیگری که من در دانشگاه ووهان به آن برخوردم علاقه دانشجویان به استفاده از دوچرخه برای تردد در دانشگاه بود؛ حتی با وجود آنکه به خاطر وسعت زیاد محوطه دانشگاه تعدادی ون برای رفتوآمد دانشجویان در نظر گرفته شده بود اما اکثر آنها ترجیح میدادند که با استفاده از دوچرخه به مقصد خود برسند و همین کار زیباییهای دانشگاه ووهان را دوچندان کرده بود.
در پایان باید بگویم در دانشگاه ووهان هم مثل دانشگاههای ایران و همه دانشگاههای دیگر جهان آنچه که بیش از هر چیز دیگری به چشم میخورد روح زندگی، اشتیاق به فراگیری و تجربهاندوزی و تلاش برای تحقق رویاها بود.