برقراری ارتباط رسمی میان ایران و چین، که با آمدن نماینده ای از امپراتوری های غربی به دربار اشکانیان آغاز شد، طلیعه ای بود بر پیوندهای گسترده که با آمد و شد نمایندگان دو کشور روز به روز بر گستره آن افزوده می شد.
هم چینیان به موقعیت حساس ایران آگاه بودند و هم ایرانیان به نقشی که می توانستند بعنوان یگانه پل پیوند شرق و غرب ایفا کنند. بنابراین هر دو طرف می کوشیدند تا با گشایش راه ابریشم ، اقتصاد خویش رارونق بخشند.
مقاومت ایرانیان و تلاش آنان برای در انحصار داشتن این راه برای حمل کالا میان خاور و باختر سرمایه هنگفتی را نصیب ایران زمین کرد و اقتصاد آنان را که تا آن زمان برپایه کشاورزی و دامداری بود رونق بخشید.
ابتدای جاده ابریشم از شهر لویانگ در جنوب رود هوانگ هو آغاز شده و به ترتیب از سیان ، چانگ یه در استان کانسو می گذشته و به توان هوانگ می رسیده است. از اینجا راه به دو شاخه شمالی و جنوبی تقسیم می شد. راه شمالی از میان کوههای تیان شان و راه جنوبی از کوههای نان شان، آلتین تاغ و کونلن می گذشت که شاخه های فرعی راه ابریشم بسوی هند و افغانستان از این راه جدا می شدند.
با گذشتن از مرزهای چین ، جاده ابریشم وارد قرقیزستان می شود که نخستین منزل آن اوزکند و سپس اوش از جمله کانونهای مهم تولید ابریشم بود و هم اکنون بزرگترین کارخانه ابریشم کشی و ابریشم بافی را در خود دارد. پس از آن وارد سرزمین فرغانه شده و پس از گذر از سمرقند و بخارا و جیحون به مرو و سپس سرخس کنونی می رسیده است.
از سرخس تا نیشابور منازل رباط شرف ، رباط ماهی ، رباط چاهک ، توس نوغان ، طرق ، شریف آباد ، الحمراء و دیز باد قرار داشت. منازل نیشابور تا ری عبارت بودند از دشت جوین ، پل ابریشم ، بسطام (شاهرود) ، دامغان و خوار.
راه ابریشم پس از گذشتن از ساوه ، مزدقان ، همدان ، گردنه اسد آباد ، کنگاور ، بیستون ، فرمیس (کرمانشاه) ، مازورستان ، حلوان ، قصر شیرین ، جلولاء ، دسکره الملک (دستگرد ساسانی) و نهروان وارد بغداد می شده است و در کرانه رود فرات ادامه می یافت و به حدیثه می رسید و سپس در ساحل دریای مدیترانه به شهر انکاکیه می انجامید که آخرین منزل راه زمینی بود.