راه ابریشم که ردپای هزاران هزار زن و مرد و کوچک و بزرگ را بر تن خود دارد در میان صخره های سرخ رنگ محصور شده و رودی باریک در کنارش جاریست! برای نزدیک شدن به این راه باستانی که حالا جزوی از میراث نه تنها چین که جهانیان است باید از مسیر پله ای نسبتا طولانی گذر کرد. در نگاه نخست این نگرانی پیش می آید که چطور می توان این همه پله را که چندان امن هم به نظر نمی رسد، پایین رفت! اما شک ندارم که راه زیبای ابریشم، تو را مانند هر بیننده ای چنان سحرت می کند که می خواهی پله ها را یکی دوتا کنی تا تنت را به دستان مرد کهن ابریشمین قبا بسپاری!
آن پایین هم که برسی، گوش بر خاک سرخ می گذاری و صدای سم اسبان و زنگوله شتران را می شنوی که بار مالکان خود را بر دوش گرفته اند و پا به پای آن ها می روند تا دروازه های شهرها و کشورهای دیگر را به سوی خود باز کنند!
باری، احساس می کنم که رییس جمهوری خلق چین، شی جین پینگ، هنگامی که تصمیم به ارایه طرح ایده "یک جاده- یک کمربند" داد این جا در میان همین راه ابریشم سرخ ایستاده بوده که آوای طبیعت، او را فراخوانده است!
1 2 3 4