روز دوم سفر من به استان نینگ شیا، روزی هیجان انگیز بود، چرا که در این سفر بی آن که گروه، برنامه ریزی کرده باشد، دوستانی دیگر از تلویزیون محلی استان نینگ شیا به جمع ما اضافه شدند و قرار را بر آن گذاشتند تا از فعالیت هایمان یک فیلم مستند بسازند. البته موضوع اصلی فیلم آن ها حضور من و همکار ایرانی ام به عنوان خبرنگاران خارجی بود!
برای من که تا کنون چنین تجربه ای نداشتم، در مقابل دوربین دوستان چینی قرار گرفتن، "هم فال بود و هم تماشا!" به قول معروف، این بار "کوزه گر خود به کوزه افتاد"، به ویژه همکارم که گاهی فرصتی پیدا می کرد از پشت دوربین در مقابل دوربین قرار بگیرد. اما نکته جالب این تجربه، احترامی بود که بین تک تک اعضای گروه وجود داشت! دوستان من با حفظ احترام یکدیگر، با صبوری و مهربانانه کار خود را انجام دادند و روز را به زیبایی به شب رساندند.
باری، ما در اینچوان، مرکز استان نینگ شیا، با دوستان جدیدمان همراه شده و رو به سوی مقصد حرکت می کنیم. بخش صبحگاهی را با گفت و گو با تعدادی از مسوولین و پژوهشگران این شهر اسلامی آغاز می کنیم و پس از آن به مسیر خود برای رسیدن به یک مرکز فرهنگ اسلامی ادامه می دهیم. این مرکز هم، مانند دیگر مراکز اداری و گردشگاهی و ...، فضایی گسترده داشت و نمادهای اسلامی و خطوط عربی در جای جای آن دیده می شد!
