پدرم معلوماتش بیشتر از سطح سوادش بود
به گفته امیر باذری پدرش تا زمانی که زنده بوده عاشق کتاب و کتاب خوانی به ویژه کتاب های تاریخی و ادبی بوده و همیشه بخشی از روز را به خواندن اختصاص می داد و به اتاقش می رفت و کتاب می خواند: «پدر من عاشق کتاب خواندن بود و آنقدر با لذت کتاب می خواند که ما را هم به کتاب خوانی تشویق می کرد. حتی به قول خودش به دیگران راهنمایی رایگان هم می کرد چون اطلاعات زیادی درباره انواع آرایه های ادبی داشت و با وجود اینکه از نظر تحصیلی ۶ کلاس سواد داشت اما معلوماتی که از کتاب خوانی به دست آورده بود خیلی بیشتر از سطح سوادش بود. برای همین بسیاری از دوستداران جوان کتاب به او مراجعه می کردند تا پاسخ سوال های فرهنگی و هنری شان را از پدرم بپرسند.» اباذری پسر می گوید خودش آنقدرها که پدرش عاشق مطالعه بوده نیست: «در خانه اگر یک کتاب و یک فیلم باشد ترجیح می دهم فیلم را نگاه کنم تا اینکه کتاب بخوانم اما پدر من اصلا اینطور نبود و خواندن کتاب را به هر کار دیگری ترجیح می داد. کتاب خواندن برای پدر من یک تفریح پرلذت بود. مغازه هم کتاب می خواند و می گفت کتاب خواندن در مغازه لذت خاص خودش را دارد. یادم می آید بعضی شب ها وقتی از خواب بیدار می شدم پدرم را می دیدم که مشغول مطالعه کردن است.»
از برف و باران ودزد در امان است
با وجود آنکه بیشتر از ۵۰ سال می شود این کتاب فروشی دیواری در اینجاست و سقف و دری ندارد اما تا به حال نه مورد گذرند برف و باران قرار گرفته نه دزدی به این مغازه شبیخون زده است: «درهای متحرکی برای قفسه ها درست شده است که بر روی آنها قرار می گیرد و به صورت ریلی حرکت می کند و قفل و بست می شود. قسمت بالای قفسه ها هم طوری با ورقه های پلاستیکی ضخیم پوشانده شده که پرآب ترین باران ها و برف ها هم توان خیس کردن کتاب ها را ندارد. این کتاب فروشی تقریبا ایمنی لازم را دارد و در این ۵۰ سال نه کتابی از اینجا دزدیده شده و نه کتابی در آن آسیب دیده است. البته در طول روز بالاخره کسانی هستند که از غفلت من سواستفاده کند و کتابی را از قفسه کش برود اما اینکه تا به حال شبانه اینجا را خالی کنند اتفاق نیفتاده است.»
1 2 3 4