آزاده نامداری
بگذارید من زندگی ام را بکنم، این جنگ را تمام کنید لطفا. چرا یک دفعه من را از همه قانون طبیعی ام محروم می کنید. باور کنید من کاری به کار شما ندارم. من اصلا جنگیدن به شیوه شما را بلد نیستم و تازه بلد هم که باشم از این شیوه متنفرم. این همه دشمنی را بس کنید و جور دیگری وانمود نکنید.
عده ای می خواهند از من تصویر زنی روشفکر نما را بسازند که مثلا طلاق گرفته برای این که خاص باشد و سوژه مطبوعات باشد. اصلا چنین چیزی نیست یک سیلی که آمد من را برد. توی این زندگی از جایی احساس کردم که خوب نمی شود، وقتی که نمی شود، قطع ارتباط کردم. این قطع ارتباط کردن بعد از وقتی که کارد به استخوان می رسد، هولناک نیست.
1 2 3 4