" چین و ایران دو کشور باستانی قاره آسیا و هردو دارای سابقه ای طولانی و تاریخ و تمدنی غنی هستند. در دوران باستان، این دو کشور با جاده معروف ابریشم که ار مشرق تا مغرب امتداد داشت و خطوط دریایی ای که از دریای چین به خلیج فارس کشیده می شد، با یکدیگر پیوند می یافتند. از این رو، قدمت دوستی دیرینه و عمیق چین و ایران به بیش از دو هزار سال می رسد. علی رغم نوشته های بر جا مانده از عهد باستان که بر قراری روابط سیاسی دو کشور را از اواسط قرن دوم میلادی می نمایاند، باید گفت که مرزی های امپراطوری هخامنشی در زمان فرمانروایی داریوش اول که فاتح بخش مهمی از هندوستان غربی بود، به سرحدات چین بسیار نزدیک شده بود. اما بنابر تحقیقات خاورشناسان معاصر، پیش از تاسیس سلسله پادشاهی در ایران، میان چینیان و بابلیان مناسبات فرهنگی وجود داشته است و مردم چین از علم ستاره شناسی دانشمندان بابلی استفاده می کردند و از آنجا که ایران بر سر راه چین به بابل قرار داشته خواه نا خواه ایران نیز با چین رابطه داشته است. همچنین در نامه تنسر یعنی هیربه هیربدان دوران پادشاهی اردشیر بابکان اشارتهایی به روابط هخامنشیان و چینیان رفته است.
زبان فارسی طبق نوشته های جهانگردانی مانند پادری اودوریک، مارکوپولو و ابن بطوطه، در دوران فعالیت راه ابریشم، زبان بین المللی و بازرگانی در مناطق چینی راه ابریشم بوده و به دستور امپراطوران چینی، در چین قدیم مدرسه هایی برای تدریس زبان فارسی و تربیت کارمندان فارسی دان تاسیس شده بود که در اسناد تاریخی و رویداد های چینی به آن اشاره شده است.
برخی از محققان عقیده دارند که خط از طریق خراسان به چین وارد شده است. با این حال، دقیقا مشخص نیست که زبان فارسی در چه تاریخی وارد چین شده، ولی آنچه مسلم است زبان فارسی از زمره زبان هایی بوده که بر زبان و فرهنگ مردم چین تاثیر به سزایی گذاشته است.
با گسترش تجارت بین شرق و غرب و فزونی رفت و آمد بین مردم چین و ایران، تاثیر و نفوذ متقابلی بین زبان این دو کشور به وجود آمده و کم کم گسترش چشمگیری داشته است.
اوج نفوذ فرهنگ فارسی و عربی در چین مربوط به دوره یوان است و اشعار فارسی و عربی و کلمات پند آموز و دعای خیر نوشته شده بر روی ظروف چینی دوره مینگ از نظرهنر نویسندگی و همبستگی اشعار و نقوش بسیار جالب توجه است. این ظروف غالبا سفارشی بوده و برای مسلمانان ساخته شده است و هنرمندان چینی کف پایه بعضی از ظروف ساخت چین در دوره صفوی مورد تقلید هنرمندان ایرانی قرار گرفته است.
وجود هزاران نفر ایرانی که به انحا مختلف وارد سرزمین چین می شدند، چه آنهایی که به صدارت و مقامات عالیه می رسیدند و چه تجار و مذهبی ها همه سعی در اشاعه فرهنگ و زبان فارسی در چین را داشته اند و باید گفت که در این امر تا حد زیادی موفق بوده اند.
با توجه به روابط دیرینه بین چین و ایران و تاثیر عمیق زبان فارسی در چین، از گذشته تا کنون شماری زیادی از محقق و دانشمندان مشغول تحقیقات در این زمینه است.
گو موژو اولین کسی است که رباعیات خیام را در سال 1924 میلادی از زبان انگلیسی به چینی ترجمه کرد. ترجمه چینی رباعیات خیام، تاثیر بسیاری در ادبیات نوین چین به جای نهاد و ترجمه محافل ادبی چین را به افکار خیام بر انگیخت.
در حال حاضر، درکشور چین، چندین مرکز ایران شناسی تاسیس شده و به شناخت و مطالعه بر روی ایران و نیز آموزش زبان و ادبیات فارسی توجه نشان می دهند. این مراکز و نهاد ها با حمایت دولت چین اداره می شوند و دولت ایران نیز در پاره ای موارد با اعزام استادان زبان فارسی و تجهیز کتابخانه و ارائه مواد آموزشی کمک هایی به آنها فراهم می کند.