CRI Online
 

Y

GMT+08:00 || 2009-05-31 12:17:20        cri

yòu

uadv. 表示重复或继续:

1: (قید) نشانه تکرار یا استمرار:

比了又比

دوباره باهم مقایسه کردن

说了一次又一次

بارها گفتن

又来了

باز آمد.

vadv. 表示并列或几种情况同时存在:

2: (قید) هم، نشانه وجود همزمان چند عمل و یا حالتها:

他干活又好又快。

او کارش را هم خوب و هم سریع انجام می دهد.

这里的苹果又大又甜

این سیب ها هم بزرگ و هم شیرین هستند.

wadv. 表示意思转向或加重反问语气:

3: (قید) نشانه اغراف معنی یا تأکید بر لحن پرسش معکوس – اما:

来了人又走了。

کسی آمد، اما رفت.

你又没错怕什么

تو که هیچ اشتباه نکردی، از چه می ترسی.

yòu

n. 右边:

(اسم) سمت راست:

右边︱右手

سمت راست|دست راست

向右转!

به طرف راست برگرد!

yú

n. 鱼:

(اسم) ماهی:

金鱼

ماهی رنگ طلایی

鱼水情

روابط ارتش و مردم مانند ماهی و آب جدایی ناپذیر است

他养了几条热带鱼

او چند ماهی گرمسیری پرورش داد.

Yǔ

n. 雨:

(اسم) باران:

雨水

آب باران؛ بارندگی

和风细雨

باد و باران ملایم

Yǔ

uv. 说话;谈论:

1: (فعل) گفتن؛ صحبت کردن؛ حرف زدن:

低语

زمزمه کردن

低头不语

سر به زیر افکندن و ساکت ماندن

这人总爱自言自语

این آدم همیشه با خودش حرف می زند.

vn. 语言;说的话:

2: (اسم) زبان؛ حرف؛ بیان:

汉语

زبان چینی

外语

زبان خارجی

千言万语

هزاران کمله (حرف های بی شمار)

wn. 代替语言的动作或信号:

3: (اسم) عمل یا علامت به جای زبان:

灯语

علامتی که با چراغ نشان داده می شود

手语

زبان اشاره

他用语与对方交流

او با علایم پرچم با طرف مقابل ارتباط برقرار می کند.

Yù

uv. 生孩子:

1: (فعل) زاییدن بچه:

生育

زاییدن بچه

生儿育女

بچه زاییدن

vv. 养活:

2: (فعل) پرورش دادن؛ بزرگ کردن:

育儿

پرورش دادن بچه

育林

جنگلکاری

育种工作进展十分顺利

ترویج وپرورش گیاهان (یا جانواران) با موفقیت در جریان است.

wv.教育;培养:

3: (فعل) تربیت کردن؛ تعلیم دادن

教育|养育

پرورش و تربیت دادن | آموزش و پرورش دادن

我的职责就是教书育人

وظیفه من تدریس و آموزش دیگران است.

yuán

uadj. 开头的:

1: (صفت) نخست؛ ابتدایی:

元年|元月

نخستین سال یک دوران و یا حکومت یک امپراطور|ماه اول، ماه نخست

明天就是元旦了

فردا روز اول سال نو است.

vadj.为首的;居第一位的:

2: (صفت) عالی؛ دارای صفت مقام اول

元老︱元首

سیاستمدار باسابقه؛ بنیانگذار (یک سازمان)| رییس کشور

他就是那位老元帅

او همان مارشال با سابقه است.

wadj. 主要的;基本的:

3: (صفت) عمده؛ اصلی:

元气|元音

عصاره زندگی، روحیه زندگی|مصوت

水是人类生存必需的基本元素之一

آب یکی از اصلی ترین عناصر حیات بشر است.

xn. 人民币单位,和""yuan)一样:

4: (اسم) "یوان" واحد پول چین:

美元︱欧元

دلار|یورو

1元等于100

یک یوان برابر با 100 فن است.

yuán

un. 种花、木、果、菜的地方:

1: (اسم) بوستان؛ محوطه ای برای کاشت گل؛ درخت، میوه و سبزی:

果园|园林

بوستان|باغ

他爸爸是个园艺师

پدرش یک باغبان است.

vn. 游览娱乐的场所:  محوطه ای برای سرگرمی و تفریح

动物园

باغ وحش

游乐园

شهر بازی

他们经常去公园。

آنها همیشه به پارک می روند.

建设美好的家园

زادگاه را زیبا می سازیم.

yuán

un. 从事某种职业或担当某种任务的人:

1: (اسم) کسی که به کار یا تحصیل اشتغال دارد:

员工|官员

کارکن|مقام

小高是个新学员

شیائو گائو یک دانش آموز جدید است.

vn. 团体或组织中的成员:

2: (اسم) عضوی از گروه یا سازمان:

成员|会员制

عضو|نظام عضویت

党员

عضو حزب
yuán

uadj. 开始的;最初的:

1: (صفت) ابتدایی؛ اولی؛ اصلی

原来

اصلی؛ اولیه

原始社会

جامعه اولیه

vadj.没有加工的:

2: (صفت) خام؛ چیزی که فرایند ویژه فراوری را طی نکرده

原木|原油

کنده چوب|نفت خام

这里是原材料提供基地

اینجا یک پایگاه عرضه مواد اولیه است.

wadj.本来的:

3: (صفت) سابق؛ پیشین:

原先

قبلی؛  پیشین؛ اصلی

原意

معنی اصلی، نیت اصلی، مقصود اصلی

xn. 平坦而广阔的地面:

  زمین هموار و پهناور؛ دشت

草原︱高原

مرتع؛علفزار؛ چمنزار|فلات

这里是个大平原

اینجا یک دشت بزرگ است.


1 2 3 4 5 6 7
اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید