|
||
GMT+08:00 || 2009-05-31 12:17:20 cri |
yánɡ 阳 |
n. 太阳;阳光: (اسم) خورشید؛ نور خورشید: 阳光|阳历 آفتاب | تقویم خورشیدی 这些房间都是阳面的。 |
yànɡ 样 |
un. 形状;样子: 1: (اسم) شکل؛ صورت ظاهر: 样式 طرح؛ مدل 同样 همسان؛ مشابه؛ مساوی 家乡变样了。 سیمای زادگاه ما تغییر کرده است. vn. 用来作标准的: 2: (اسم) نمونه؛ الگو: 样本|样品 نمونه کتاب | نمونه (محصول) 这是一本样书。 این یک نمونه کتاب است. wclassifier. 用于事物的种类: 3: (واحد شمارش) نوع؛ گونه: 两样水果 دو نوع میوه 样样都行 هر نوع کاری را بلد بودن 一样东西也不能少。 |
|
v. 求;要求;强行要求: (فعل) تقاضا کردن، در خواست کردن، خواستن، وادار کردن: 要求|要挟 وادار کردن، فشار آوردن | خواستن 应广大观众的要求 بنا به درخواست بسیاری از تماشاگران 这是合理要求。 |
yào |
uadj. 重要;主要: 1: (صفت) مهم؛ اصلی: 要道 شاهراه؛ راه مهم عبور 要员 مأمور مهم 这个地方很险要。 این محل موقعیت استراتژیکی دارد و عبور از آن دشوار است. vn. 主要的内容: 2: (اسم) موضوع اصلی: 纲要 طرح عمده؛ خلاصه 提要 خلاصه مطلب 文章摘要别超过200字。 خلاصه مقاله نباید از 200 واژه بیشتر باشد. wv. 想: 3: (فعل) خواستن 你要干什么? چه کار می خواهی بکنی؟ xv. 索取;需要: 4: (فعل) طلبیدن؛ نیاز داشتن 要账 باز پرداخت بدهی را مطالبه کردن 要一本书 یک کتاب خواستن 这个我不要了 این را دیگر نمی خواهم. yv. 应该;必须: 5: (فعل) باید؛ لازم بودن 雨天路滑,要小心。 در هوای بارانی راه لغزنده است، باید محطاط باشی. 你要好好学汉语。 |
yào |
un. 药: 1: (اسم) دارو: 农药|中药 داروی کشاورزی|سموم چینی 这药一点儿也不苦。 این دارو اصلاً تلخ نیست. vn.某些人工配制的有化学作用的物品: 2: (اسم) ماده شیمیایی تهیه شده از طرف انسان: 火药|炸药 |
Yé 爷 |
n. 爷爷;祖父;对长辈或老年男子的尊称: (اسم) خطاب محترمانه برای پدر بزرگ یا مردان سالمند دیگر: 爷爷︱老大爷 پدربزرگ|لائو دا یه (خطاب به محرمانه به مرد سالمند)؛ پدر بزرگ 昨天我去爷爷家了。 |
yě |
uadv. 表示两件事或多件事有相同之处: 1: (قید) یکسان بودن دو مورد یا چند مورد: نیز؛ هم: 你去,我也去。 اگر تو بروی، من هم می روم. 他学得好,我学得也不错。 او خوب درس می خواند، من هم بد درس نمی خواندم. vadv. 表示强调: 2: (قید) نشانه تأکید بر کاری یا چیزی: 一点儿也不热。 اصلاً گرم نیست. 他连看也不看一眼。 |
yè 业 |
un. 学业;学习的内容或过程: 1: (اسم) دوره تحصیلی، موضوع یا فرایند تحصیل: 结业|学业 فارغ التحصیل شدن|دوره تحصیلی 她刚毕业。 او به تازگی فارغ التحصیل شد. vn. 职业的类别: 2: (اسم) انواع شغل ها: 工业|手工业 صنایع|صنایع دستی 各行各业都能出状元。 در هر شغل و صنفی شخص ماهر و خبره متمایر می شود. wn. 职业: 3: (اسم) شغل؛ پیشه: 从业人员|就业 دست اندرکار؛ شاغل|اشتغال به کار 业务 کار تخصصی؛ کار حرفه ای xn. 财产: 4: (اسم) اموال؛ دارایی: 业主 مالک 家业 دارایی خانواده 家大业大 خانواده بزرگ و دارایی های زیاد yn. 营业: 5: (اسم) بهره برداری؛ داد و ستد؛ کار شغل: 停业 تعطیل کردن (کارخانه، فروشگاه و غیره) 休业 موقتاً تعطیل کردن (کارخانه، فروشگاه و غیره) 商店明天开业。 |
yè 页 |
un. 书册中单张的纸: 1: (اسم) برگ، برگه، صفحه (در کتاب، اینترنت): 画页 صفحه نقاشی 活页纸 آزاد برگ؛ یک ورق سربرگ 这本书中有几个插页。 در این کتاب چند برگ اضافه هست. vn. 书册中一张纸的一面为一页: 2: (اسم) صفحه ای در کتاب یا دفتر 网页|页面 صفحه سایت اینترنتی|صفحه 这书我刚读了几页。 |
yè |
un. 晚上;夜间: 1: (اسم) شب؛ شامگاه: 夜班 شیفت شب کار 夜间 شب؛ شامگاه 流星划过夜空。 ستاره دنباله دار از آسمان شب می گذرد. vclassifer. 晚上: 2: (واحد شمارش) شبانه: 三天三夜 سه شبانه روز 日日夜夜思念你。 |
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |