|
||||||||||||||||||||||
GMT+08:00 || 2016-01-21 23:04:42 cri |
"میخواهم در آسمان همچون دو مرغ عاشق و در زمین همچون دوشاخه در هم گره خورده درخت باشیم" "بایی جو یی" شاعر چینی
عشق میان ایرانیها و چینیها جایگاه ویژهای دارد و شعرا و ادبای دو کشور بارها از عشق سخن گفتهاند. داستان عشق ژانگ شن به تسو یینگ یینگ، نیو لانگ و جی نئو، و لیلی و مجنون، خسرو و شیرین و بیژن و منیژه و هزاران داستان و افسانه عاشقانه دیگر در میان چینیها و ایرانیها همه نشان از آن دارد که عشق چقدر در این دو فرهنگ مهم است. فرقی نمیکند که این عشق بین دو همدرس از دو خانواده که با هم دشمن هستند باشد یا میان یک الهه و یک انسان باشد یا میان دختری از یک قبیله ثروتمند و یک مجنون بیابانگرد؛ عشق همواره همان چیزی است که قلبهای انسانها را به هم نزدیک میکند و موجب وارستگی آنها میشود. داستان ابوبکر و لیو شوئو هم همینطور است.
دو جوان از دو کشور بزرگ با تمدنهای کهن که از دو سوی قاره کهن در کنار هم قرار گرفتهاند و زندگی خوشی را در کنار یکدیگر سپری میکنند. ابوبکر راوند عضو سابق تیم ملی دوی صحرانوردی ایران چهارسالی هست که در پکن زندگی میکند و به تازگی با همسر چینی خود لیو شوئو ازدواج کرده است.
زادگاه لیوشوئو شهر هه لو جیانگ است اما هم از مدتی پیش ساکن پکن است. این زوج خوشبخت اشتراکات زیادی با هم دارند. ابوبکر ورزشکار است و در رشته دو و میدانی فعالیت میکند؛ لیو شوئو همین طور. اصلاً همین دویدن باعث آشنایی و ازدواج آنها شده است.
ابوبکر انگار که از یک دوست و همزاد قدیمی صحبت کند از دویدن حرف میزد، انگار که دویدن تنها رشته ورزشی او نبوده است، بلکه بهترین دوست و حامی و همه چیزش بوده است . او گفت:
«دویدن هیچ محدودیتی ندارد، فقط یک کفش میخواهد که بپوشی و بزنی بیرون؛ توی خیابان، توی استادیوم، توی ساحل؛ در هر جایی که بخواهی میتوانی بدوی و هیچ محدودیت ندارد. دویدن باعث میشود آرام شوی و فشارهایی که در طول روز به تو وارد شده از خودت دور کنی، دویدن به نوعی تبدیل به بخشی از زندگی من شده و وقتی که میدوم یک احساس دیگری دارم. همه پیشرفتهایی که در زندگی داشتهام همیشه از دویدن کسب کردهام و دویدن خیلی چیزها به من داده است»
لیو شوئو خاطره اولین باری که او را دیده است مرور میکند. وقتی که خود او هم برای تمرین به همراه تیم پیادهروی به این پیست آمده بود، شاید همه چیز ناگهانی اتفاق افتاده باشد و تلاقی نگاهی باعث شده باشد که امروز هر دو در کنار هم برای تمرین به این پیست آمده باشند لیو شوئو می گوید: «او مثل باد میدود و من او را هنگام دویدن خیلی دوست دارم، موقعی که میدود خوشتیپتر میشود. دوست دارم همیشه شانه به شانهاش قدم بزنم.»
طوری به ابوبکر نگاه میکند که انگار همین الان در حال مسابقه است و دارد به عنوان نفر اول از خط پایان میگذرد و او هم فریاد میزند "آفرین برو چیزی نمانده" هر بار که ابوبکر میایستد با یک دستمال عرقش را خشک میکند و به او لبخند میزند.
همانطورکه گفتیم داستان از علاقه مشترک این دو یعنی ورزش و به خصوص دو شروع شده است. ابوبکر می گوید:
«ماجرای عشق و ازدواج ما از دانشگاه ورزشی پکن شروع شد. من هر روز برای تمرین به آنجا میرفتم. خانم من هم برای تمرین پیادهروی با گروهی که با هم تمرین میکردند به آنجا میآمدند و در ساعتی که من تمرین داشتم آنها آنجا بودند و من تمریناتشان را میدیدم و هر روز هم را میدیدیدم»
همین ملاقاتهای در طول تمرین باعث شده بود که آنها کمکم به هم علاقه شوند و با هم ازدواج کنند. اما در کنار یک ورزشکار حرفهای بودن ابوبکر جذابیتهای دیگری هم دارد که باعث شده لیوشوئو به ابوبکر علاقهمند شود . لیو شوئو می گوید:
«او همیشه در حال دویدن است و وقتی که میدود برای من خیلی جذابتر میشود. غیر از زمان تمرین وقتی با هم صحبت میکنیم مردی با شور و شوق است. مژههای بلندش را خیلی دوست دارم».
آنها پس از ازدواج تصمیم گرفتهاند که همچنان زندگی خود را درپکن ادامه دهند و به فعالیت در زمینه مورد علاقه خود یعنی ورزش مشغول شوند. ابوبکر می گوید:
«در حال حاضر من و خانمم در باشگاه یی تی ننگ مشغول به کار هستیم که یک باشگاه بدنسازی و آمادگی جسمانی است و هر دوی ما در آنجا کار میکنیم. شغل من در این باشگاه سر مربی بخش آماده جسمانی و مربی بدنسازی است و به بچههای 6 تا 12 سال تمرین میدهم. البته من خودم خیلی کار مربیگری نمیکنم و بیشتر برنامهریز هستم و برنامههایی را طراحی میکنم که ما بتوانیم آمادگی جسمانی بچهها مثل سرعت، استقامت، چابکی و انعطافپذیری آنها را افزایش بدهیم .»
علاقه به ورزش تنها انگیزه ابوبکر برای انتخاب این شغل نبوده است بلکه او از گذشته دغدغههای دیگری هم داشته که با پیش آمده این فرصت تصور کرده میتواند آنها را عملی کند. ابوبکر دراین مورد گفت: «در طول مدتی که در پکن هستم متوجه شدم که بچههای اینجا بیشتر وقت خود را به درس خواندن میگذرانند و خیلی وقتی برای ورزش کردن ندارند و همین هم باعث شده که سطح آمادگی جسمانی آنها خیلی پایین باشد. وقتی که پیشنهاد کار در باشگاه یی تی ننگ را به من دادند احساس کردم که این فرصت خیلی خوبی است که بتوانم در این حیطه کار کنم و این همان کاری است که من خودم خیلی به آن علاقه دارم.»
لیوشوئو در باره نظر خود درباره عشق میگوید: « برای من مهم نیست که همسرم اهل چه کشوری است، بخشش و درک متقابل برای من از هر چیزی مهمتر است»
ظاهراً یکی از فوایدی که ازدواج با یک دختر چینی برای شما دارد این است که بهتر زبان یاد میگیرد ولی ابوبکر گفت، «من زبان چینی خیلی بلد نبودم و همین مسئله باعث شد که من این زبان را بیشتر یاد بگیرم تا بتوانم با همسرم راحتتر صحبت کنم»
ابوبکر دراشهاره به تعریف خود درباره عشق گفت: «به نظر من وقتی که تو دلت واسه کسی تنگ میشود، وقتی کسی را از ته دل دوست داری و میخواهی از ته دل به او کمک کنی، در کنارش باشی، حمایتش کنی، همیشه دوست داشته باشی که لبخند روی لبهایش باشد و همیشه بخندد و همیشه شاد باشد»
لیوشوئو دراین مورد گفت: «به نظرم چه ایرانی، چه چینی، چه آمریکایی و آفریقایی، بخشش و اعتماد متقابل از هر چیزی مهمتر است» .
پکن جذابیتهای دیگری هم برای این دو و به خصوص ابوبکر به عنوان یک ایرانی داشته است. او گفت: «پکن شهر خیلی زیبایی است و جاهای دیدنی زیادی دارد مثل کاخ تابستانی، شهر ممنوعه، قسمتی از دیوار چین هم از پکن رد میشود، خوخوآی و مجموعه المپیک پکن که المپیک سال 2008 در آنجا برگزار شد و جاهای خیلی زیبایی دیگری در پکن وجود دارد که من خیلی آنها را دوست دارم»
اما برای لیوشی پکن از یک منظر دیگر هم مهم است، وی گفت: «به نظرم پکن به سرعت در حال توسعه است، این شهر پر از فرصتهای جدید است. همسر من چهار سال در پکن زندگی کرده و با این شهر آشنایی دارد. پکن برای ما شهر مناسبی است»
«میخواهم عاشقت شوم و موهایم را کنار تو سفید کنم» شعری از ایی جوی یی شاعر چینی.
رسانه ها |
برگزیده ها |
خبرهای تصویری |
بشنوید |
ببینید |
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |