|
||
GMT+08:00 || 2009-05-07 17:29:00 cri |
men 们 |
附在指人的词后面,表示多数: بعد از واژگان که مربوط به انسان،جمع آن را نشان می دهد: 他们∣你们 آنها| شما 同学们 بچه ها،همکلاسان 我们经常游泳。 |
mǐ |
n. 某些植物种子去掉皮后的东西: 1:(اسم) دانه یا هسته نباتات پوست کنده: 小米∣大米 برنج| دانه ارزن 花生米 دانه بادام زمینی n.大米: 2:(اسم) برنج: 白米∣米饭 برنج|برنج پخته شده classifer.计量单位: 3:متر (واحد طول): یک متر به طول سه متر 这条路有 |
miàn
面 |
n.脸: 1:(اسم) چهره، صورت: 面孔∣面部 صورت 汗流满面 غرق صورت شده adv.当面,在面前或面对面: 2:(قید) رو به رو؛ جلوی کسی: 面谈∣面试 گفت و گوی رو به رو| امتحان حضوری 房子面南坐北。 این خانه واقع در شمال و رو به سمت جنوب است. n.物体的表面: 3:(اسم) سطح یا روی چیزی: 表面∣桌面 رو| روی میز 门面 نمای سر در دکان 附在表示方位的词后面: 4:بعد از کلمات نشاندهنده سمت نوشته می شود: 上面∣前面∣里面 (سمت، جهت) بالا| جلو| داخل n.面条: 5:(اسم) رشته خوراکی: 方便面 رشته نیم آماده 今天中午我们吃面吧。 |
mín |
n.人民: 1:(اسم) مردم، خلق: 国民∣人民 مردم| خلق،مردم کشور 民众的热情很高。 مردم بسیار پرشورند. n.某个民族的人: 2:(اسم) فردی از ملیتی: 回民∣汉民 ملیت هویی؛ ملیت هان 民族 ملیت n. 某一类的人: 3:(اسم)گروهی از آدمها: 农民∣难民 کشاورز؛ پناهنده n.民间: 4:(اسم) در میان مردم،بومی: 民间∣民歌 در میان مردم| ترانه مردمی 民情 |
mínɡ |
un.名字: 1:(اسم) نام، اسم: 名单 فهرست نام ها 姓名 نام و نام خانوادگی 中国人通常姓在前,名在后。 در چین نام افراد پس از نام خانوادگی آنها گفته می شود. adj.有名的;著名的: 2:(صفت) معروف|مشهور،نامدار: 名人│名画 افراد مشهور| نقاشی معروفی 他是一位名作家。 او یک نوسنده مشهور است. n.声誉;名声: 3:(اسم) شهرت، معروفیت: 名气|名声在外 |
mínɡ |
uadj.亮t: 1:(صفت) روشن: 明亮│明月 روشن، نورانی| ماه با تابناک 街上到处灯火通明。 خیابان نورانی است. adj.清楚;明白: 2:(صفت) واضح| روشن،قابل فهم: 说明│简明 روشن کردن| ساده و روشن 这样说我就明白了。 اگر این طور بگویی من می فهمم. Žadj.(从当前算起)随后的: 3:(صفت) آینده، بعد،از این به بعد: 明春│明年 بهار سال آینده| سال آینده 明天我就去上海了。 |
mò |
v.沉下: 1:(فعل)زیر آب رفتن: 把头没入水中。 سر زیر آب انداخت. v.漫过或高过(人或物): 2:(فعل)آب بالاتر از کسی یا چیزی: 水很深,都没了房了。 سیل آن قدرعمیق بود که حتی خانه ها را به زیر آب برد. 河边的草高得没了人。 |
mǔ |
un.母亲;妈妈: 1:(اسم) مادر: 母子│母爱 مادر و فرزند| عشق مادری 他母亲和他一起学中文。 او و مادرش با هم زبان چینی یاد می گیرند. n.亲属中的长辈女子: 2:(اسم) خطاب محترمانه به زن بزرگسال در یک خانواده: 祖母│姑母 مادر بزرگ| عمه (متاهل) 祖母一直很疼爱我。 مادر بزرگم مرا خیلی دوست دارد. adj. (动物)磁性的: 3:(صفت) ماده، مونث (حیوانات): 母牛 گاو ماده 母鸡下蛋。 |
mù |
un. 树: 1:(اسم) درخت: 树木│果木 درخت| درخت میوه n. 木头;木料: 2:(اسم) چوب؛ الوار: 木材│木料 الوار|مصالح چوبی 这些桌子是用木头做的。 |
mù |
un.眼睛: 1:(اسم) چشم: 目光│注目 دید|نگاه به جلو n.名称;标题: 2:(اسم) نام (چیزی یا سازمانی)؛ عنوان: 题目│名目 عنوان | نام های اشیا 这道题目很简单。 این مسئوال تمرینی خیلی ساده است. n.目录;按一定次序排列的名称: 3:(اسم) فهرست؛اسامی بترتیب معینی: 电视节目 برنامه تلویزیونی 书目 فهرست کتاب 电视节目很好看。 |
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |