CRI Online
 

M

GMT+08:00 || 2009-05-07 17:29:00        cri

mā

Œn.母亲:

1:(اسم) مادر:

他妈已经八十多岁了

مادر او بیشتر از 80 سال دارد.

n.对长一辈或年长的已婚女性的称呼:

2:(اسم) خطاب محترمانه به زن متاهل زن نسل سالخورده و یا سالمند:

姑妈大妈

عمه (متاهل)| داما (زن عموی بزرگ)

má

Œn.麻,草本植物

1:(اسم) کلمه مشترک برای کنف، کتان و امثال آنها

麻布麻包

پارچه کنفی، پارچه کتانی| گونی

n.表面不光滑的或有斑点的:

2:(اسم) چیزی سطح متخلخل و ناصاف:

麻子麻石

جای آبله، آبله رو| سنگ زمخت

麻脸

آبله رو

Žadj.麻木;没有知觉:

3:(صفت) بی حس، کرخت؛ کودن، کم هوش:

麻药

داروی بی هوشی

她腿都冻麻了。

ران هایش از سرما کرخت شده است.

mǎ

n.马:

(اسم) اسب:

斑马|赛马

گورخر| اسب مسابقه

他会骑马

او سوارکاری بلد است.

mɑ

用在句子末尾,表示疑问或反问的语气:

در آخر جمله پرسشی برای ابراز شک و تردید مورد استفاده قرار می گیرد :

你去打篮球吗

تو بسکتبال بازی می کنی؟

他开会去了吗?

او به حلسه می رود؟

你这样做对吗

این عمل تو درست است؟

mǎi

Œv.买;购买:

1:(فعل) خریدن:

买主

خریدار، مشتری

今年他买了一处房子

امسال او یک خانه خرید.

v.用财物拉拢:

2:(فعل) با پول کسی را به طرف خود کشیدن، با پول کسی را به دام انداختن:

收买人心

با رشوه دادن دل مردم را به سوی خود کشیدن

买通关系

با پول وادار به ترک دعوی کردن، با پول دعوایی را خریدن

mài

v.售出;卖:

(فعل) فروختن،بفروش رسیدن:

叫卖卖东西

جار زدن برای فروش چیزی| دوره گردی و فروش کالا

这个商店的东西卖得便宜

قیمت کالاهای این فروشگاه ارزان است.

mǎn

滿

Œadj.里面充实,没有余地:

1:(صفت)با درونی پر،فاقد جای:

满员满月

همه جاها اشغال شد، همه صندلی ها پر است| ماه کامل، ماه پر، کامل شدن ماه اول عمر نوزاد

他的包里装满了书

کیفش پر از کتاب است.

adv.整个;完全:

2:(قید)کل، کامل:

满面春风

سرخ شدن چهره از خشنودی یا رضایت

他满口说好。

او صد در صد موافقت کرد.

大街上满眼都是人

خیابان پر از جمعیت است.

Žn.满族:

3:(اسم) ملیت"مان"که در استان های"لیائونین"،"هی لون جیان" و "جی لین"، پکن و ناحیه خود مختار مغولستان داخلی اقامت دارند:

满语满文

زبان ملیت "مان"| خط ملیت "مان"

满族人

مردم ملیت"مان"

màn

adj.速度低;延续的时间长:

(قید)آهسته، کند، یواش؛ طول استمرار وقت:

他走得太慢了。

او خیلی آرام راه می رود.

这路车很慢

این اتوبوس خیلی آهسته می رود.
mánɡ

Œadj.事情多,没有空闲:

1:(صفت)پر مشغله فاقد ادقات فراغت:

听说他忙得很

شنیدم که سرش خیلی شلوغ است.

v.急着去做某事:

2:(فعل) عجله کردن، شتاب کردن، شتافتن برای کاری:

忙学习

شتافتن برای درس خواندن

忙着上班

عجله کردن در سرکار آمدن

māo

n.猫:

(اسم)گربه:

白猫花猫

گربه سفید| گربه خال خالی

她养了两只猫

او دو گربه را می پروراند.


1 2 3
اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید