CRI Online
 

M

GMT+08:00 || 2009-05-07 17:29:00        cri

máo

Œn. 毛;动植物和人身上的细丝状的东西

1:(اسم) مو، پشم؛ موی انسان و حیوانات:

鸡毛

پر مرغ

猪毛羊毛

موی خوک| پشم گوسفند

n.角,人民币单位:

2:(اسم) جیائو(یا مائو) واحد پول ژن مین بی (معادل یک دهم "یوان" یا ده "فن"):

两毛钱

دو مائو

他花五毛钱买了一支笔

او برای خرید یک قلم 5 مائو را پرداخت.

mào

Œv.往外涌或漏出来:

1:(فعل) بیرون آمدن، خارج شدن، تراوش کردن:

从地下往上冒气。

گاز از زمین بیرون زد.

这个管子往外冒水

از این لوله آب نشتی دارد.

v.用假的充当真的:

2:(فعل) چیز ساختگی به جای واقعی:

冒领

به ناحق خود را مالک چیزی دانستن.

假冒

تقلب کردن

冒认

زیر نام کسی دیگری چیزی را پذیرفتن

mào

貿

n.交易;贸易:

(اسم) معامله، داد و ستد، تجارت، بازرگانی:

商贸|财贸

بازرگانی| مالیه و بازرگانی

外贸

تجارت خارجی

mào

n.帽子:

(اسم) کلاه، پوشش سر

礼帽

کلاه رسمی

皮帽|安全帽

کلاه چرمی| کلاه ایمنی

me

附在某些词的后面组合成词:

با این واژه، واژه های نو ساخته می شود:

这么那么

این طور | آن طور،در آن صورت

什么多么

چه| چقدر

méi

Œv.没有;无

(فعل) نبودن، نداشتن،فاقد بودن...:

他没钱了

پولش تمام شد.

办公室没人

دفتر کار خالی است.

adv.不到;不如

2:(قید) کمتر از|نرسیده:

他来了没两天

او کمتر از دو روز در اینجا ماند.

我没他高

من به قد او نرسیده ام.

这布没三米长。

طول این پارچه کمتر از سه متر است.

Žv.不曾:

3:(فعل) هرگز، هیچ وقت،هنوز:

事还没办。

این امر هنوز انجام نشده است.

他没去过北京

او هرگز به پکن نرفته است

měi

Œpron.指全体中的任何一个:

1:(حرف اضافه)به هر نفر از گروه اشاره می کند:

每个人都要发言。

همه باید حرف بزنند.

每本书都要写上自己的名字

باید نام خودتان را روی همه کتاب هایتان بنویسید.

adv.表示同一动作有规律地反复出现:

2:(قید) نشان دهنده این که کاری به طور منظم و مکرر انجام می شود:

每到节日,街上人都很多。

در هر عید، خیابان ها پر از جمعیت می شود.

我每周休息两天

هر هفته دو روز تعطیل می کنم.

měi

Œadj.好看;漂亮:

1:(صفت) زیبا، قشنگ:

她的手真美。

دست او خیلی زیبا است.

山美水美人也美

کوه زیبا، آب زیبا و انسان نیز زیبا است.

v.使事物变美:

2:(فعل)آرایش کردن چیزی؛زیبا کردن چیزی:

美化美发

آرایش کردن، زیبا سازی| آرایش مو

美容

آرایش صورت

Žadj.好的;令人满意的

3:(صفت) خوب، رضایت بخش:

美文︱美食

غذاهای خوشمزه| مقاله خوب

n.指美洲或美国:

4:(اسم) آمریکا یا قاره آمریکا:

北美︱美元

آمریکای شمالی| دلار آمریکائی

mèi

Œn.妹妹

1:(اسم) خواهر کوچک:

姐妹|表妹

خواهران| دختر کوچک عمو

n.年轻女子:

2:(اسم) دختر،دوشیزه:

外来妹

دختران شهرهای دیگر

打工妹

کارگران دختر کارخانه

mén

Œn.门:

1:(اسم) در:

房门车门

در اتاق| در خودرو

请把门关上

لطفا در را ببند.

n. 形状或作用像门的

2:(اسم) تشبیه چیزی به در:

球门|电门

(ورزش) دروازه، گل| سوییچ برق

国门

دروازه های کشور


1 2 3
اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید