|
||
GMT+08:00 || 2009-05-04 15:10:28 cri |
bàn 半 |
num. 二分之一: 1: (اعداد) نیم، نصف: 半价︱ 半里地 نصف قیمت | نیم کیلومتر راه 小李半夜还在看电视。 شیائو لی تا نصف شب تلویویزن تماشا می کند. adv. 不完全: 2 : (قید) ناکامل: 半成品 محصولات نیم آماده 大门半开着。 در نیم باز است. |
bānɡ 帮 幫 |
v. 帮助: 1: (فعل) کمک کردن؛ یاری رساندن: 帮助︱ 帮别人干活儿。 کمک رسانی | در کار به دیگران کمک کردن classifier. 用来指人: 2: (واحد شمارش) انسان ها؛ باند: 来了一帮人。 گروهی از افراد آمدند. |
bāo 包 |
v. 用纸、布等把东西裹起来: 1 : (فعل) بستن؛بستن چیزی با کاغذ یا پارچه : 包装 ︱ 包饺 子 بسته بندی کردن | جیائوزی (دولمه اردی) درست کردن 小明自己包书皮儿。 شیائو مین خودش کتاب را با کاغذ کادو جلد می کند. n. 成件的抱起来的东西: 2: (اسم) بسته: 今天小周收到一个邮包。 امروز شیائو جو یک بسته پستی دریافت کرد. n. 装东西的袋子: 3: (اسم) کیسه: 书包︱ 公文包 کیف مدرسه | کیف اسناد 你的包真漂亮。 کیف تو خیلی قشنگ است. |
bǎo 饱 飽 |
adj. 吃足了: 1: (صفت) سیر: 我吃饱了。 سیر شدم. adj. 满;丰满: 2: (صفت) پر؛ هیکل تو پرو خوش اندام: 饱满 پرمغز بودن(میوه) |
bǎo 宝 寶 |
n. 珍贵的东西: 1: (اسم) چیزهای گران بها، گنجینه: 国宝︱ 传家宝 گنجینه ملی | سند یا میراثی که مردم با علاقه آن را نسل اندر نسل در خانه حفظ می کنند. 山里面到处都是宝。 در کوه گنجینه ای وجود دارد. adj. 珍贵而稀有的: 2: (صفت) گران بها و کمیاب: 宝刀︱ 宝物 شمشیر گران بها | گنج 这是一笔宝贵的财富。 این ثروت گران بهایی به شمار می رود. |
bǎo 保 |
v. 保护守卫,使不受损害或侵犯: 1: (فعل) دفاع کردن، محافظت کردن، چیزی را در معرض آسیب و زیان نگذاشتن: 保健 ︱ 保护 بهداشت | محافظت کردن 保护环境 محیط زیست را حفظ کردن و از آلودگی آن جلوگیری کردن v. 维持,使不消失或减弱: 2 : (فعل) حفظ کردن، از نابودی یا ضعیف شدن چیزی جلوگیری کردن: 保温 حفظ گرما 保质保量完成任务。 با حفظ کیفیت و کمیت وظیفه را انجام دادن |
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |