![]() |
![]() |
|||
![]() |
|
![]() |
||
![]() |
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
![]() |
GMT+08:00 || 2009-05-12 17:47:49 cri | ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
ténɡ |
uadj. 伤、病等引起的不舒服的感觉: 1: (صفت) ناراحتی ناشی از زخمی یا بیماری: 脚疼 پا درد 他有点儿头疼。 سرش کمی درد می کند. v. 关怀;喜爱: 2: (فعل) دوست داشتن، مواظبت کردن: 疼爱 دوست داشتن 爸爸很疼她。 |
tī |
n. 梯子: (اسم) پله، نردبان: 楼梯│梯子 پلکان │ نردبان 这个电梯能坐十个人。 |
tí |
uv. 垂着手拿: 1: (فعل) چیزی را با دست آویزان گرفتن: 提书包 کیف مدرسه را در دست گرفت 他提着一桶水。 او یک سطل آب را بادست گرفت. v. 往上或往前移: 2: (فعل) به بالا یا جلو کشیدن: 提高│提早
بالا بردن │ کاری را به جلو انداختن 他提前完成了学业。 او قبل از موعد مقرر درسش را تمام کرد. v. 说起;谈起: 3: (فعل) اشاره کردن، صحبت کردن: 别提了。 دیگر به این امر اشاره نکن. 这事以后不准再提。 در آینده دیگر نباید این امر را ذکر کرد. v. 举出;指出: 4: (فعل) مطرح کردن، خاطر نشان کردن: 提名│提问题 نامزد شدن │ سوالی را پیش کشیدن، سوالی را مطرح کردن 请多提宝贵意见。 |
tí 题 |
un. 题目;标题: 1: (اسم) موضوع، عنوان: 题目│命题 عنوان │ تعیین عنوان 文不对题。 عنوان آن ربطی به موضوع ندارد. n. 练习或考试时要求解答的问题: 2: (اسم) سوالاتی که در تمرین یا امتحان باید جواب دادن: 习题│考题 سوالات تمرینی │ سوالات امتحانی v. 写;签上: 3: (فعل) نوشتن، ثبت نام کردن: 题名 نام خود را نوشتن 题词 دستخطی را به کسی دادن 请人题字。 |
tǐ 体 |
un. 人或动物的全身或身子的一部分: 1: (اسم) بدن یا بخشی از بدن انسان یا حیوان: 体重│体形 وزن بدن | اندام بدن 手和脚都是人体的一部分。 دست و پا بخش هایی از بدن انسان هستند. n. 事物的形状或状态: 2: (اسم) شکل یا حالت چیزی: 固体│气体 ماده جامد │ گاز 正方体 جعبه مربع شکل n. 事物的本身或全部: 3: (اسم) خود اشیا و یا کل آن: 整体│集体 کل واحد │ گروه، دستجمعی 全体起立! |
tiān |
un. 天;日: 1: (اسم) روز: 今天│明天 امروز│ فردا 昨天|前天 دیروز│ پریروز 后天我就回国了。 من پس فردا به میهن بر خواهم گشت. n. 天空: 2: (اسم) آسمان: 天空│天上 آسمان │ در آسمان 天体 اجرام آسمانی 天黑了。 هوا تاریک شد. n. 气候;天气: 3: (اسم) آب و هوا: 天气│雨天 آب و هوا │ هوای بارانی 天凉起来了。 هوا سرد شده است. n. 季节;时令: 4: (اسم) فصل، موسم: 春天│夏天|秋天 فصل بهار│ فصل تابستان│ فصل پاییز 这里冬天不太冷。 |
tián |
uadj. 像糖或蜜的滋味: 1: (صفت) مزه مانند قند یا عسل: 甜食│甜菜 شیرینی ها│ چغندر 这糖真甜。 این شکر خیلی شیرین است. adj. 使人舒适、愉快: 2: (صفت) راحت، شادی آور: 睡得真甜 او به خواب شیرینی فرو رفته بود. 姑娘笑得真甜。 |
tián 填 |
uv. 把低的或空的地方变平或加满: 1: (فعل) پر کردن یا صاف کردن جای خالی یا گودال: 把沟填平。 گودال را پر کردن v. 按要求在表格、单据等的空白处写: 2: (فعل) طبق درخواست جاهای خالی جدول یا نسخه را پر کردن: 填空│填表 جای خالی را پر کردن│ پر کردن فرم 请填上您的姓名。 |
tiáo 条 |
un. 泛指细长的东西: 1: (اسم) چیزی باریکه: 金条│面条│纸条 شمش طلا│ رشته│ باریکه کاغذ classifier. 用于分项的东西或细长的东西: 2:( حرف عدد) واحد شمارش چیزهای دراز و باریک: 一条街|一条河 یک خیابان│ یک رودخانه 两条新闻 دو تا خبر 三条建议 |
tiáo 调 (調) |
v. 使配合均匀或适合要求: (فعل) چیزی را تعدیل کردن یا منطبق درخواست کردن: 调味品︱调色 ادویه│ رنگ آمیزی 调整 تعدیل کردن، تنظیم کردن |
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |