در روز شنبه 14 جولای صبح بعد از صبحانه با طعم چای شیر عازم دیدار از پارک زیبای کوهستانی قاناس شدیم. بخشی از مسیر با اتوبوس شاتل طی شد. جاده کوهستانی مانند نوار سفید و باریک مخمل سبز و گسترده محیط اطراف را شکافته و از دامنه کوه تا بالای آن بمانند مار بیچ خورده ای کشیده شده بود. نیمی از بلندی را با اتوبوس طی کردیم و نیمی دیگر بارتفاع هزار متر را قدم زنان تا بالای کوه صعود کردیم. از همان نیمه های راه ابرها و مه غلیظی سرتاسر منطقه را بوشانده بود. گاه گاهی مه رقیق تر می شد و چند متری از مسیر قابل مشاهده می گردید و ویژگی ها و زیبایی های بیرامون را می شد تماشا کرد. اما زمانی که مه غلیظ همه جا را فرا می گرفت تفاوتها از بین می رفت و همه چیز همگون و یکنواخت به نظر می آمد. در آن بالا گویی بر روی ابرها قدم می زدیم. آنجا با حرکت ابرها طبیعت هم حرکت می کرد. با حرکت ابرها و با محو شدن یا پدیدار شدن قله کوهها هر لحظه محیط پیرامون جلوه تازه ای بخود می گرفت. بعبارت دیگر، تابلوی نقاشی در آن بالا متحرک و به صورت انیمیشن بود. بخش دیگر از گردش ما در قاناس در بعد از ظهر روز شنبه 14 جولای به روستای "همو" در نزدیکی این شهر انجام شد. اگر چه فاصله این روستا از قاناس زیاد نبود ولی باریک بودن جاده و دو طرفه بودن آن باعث شد که رفت و برگشت ما به روستا بیش از چهار ساعت به طول ببانجامد. شاید این توفیقی بود که همراهان بیشتر از دیدنیهای بی نظیر منطقه لذت ببرند. گفته می شود که این روستا حدود دو هزار نفر سکنه داشته باشد ولی نژاد آنها مشخص نیست. برخی آنها را از نژاد مغول، برخی روس و برخی آنها را از نژادهای دیگر می دانند. ناهار در آنجا صرف شد و شام در هتل ییلاقی زیبا در نزدیکی شهر قاناس. من در رابطه با غذاهای سرو شده در طی این هفت روز اقامت در یکن و استان زیبای شین جیانگ باید بگویم که در این مدت تقزیبا بیش از شصت نوع غذا برای ما سرو شده که من تقریبا با نود در صد آن مشکلی نداشته ام. نوش جان!!!
و آخرین نکته در رابطه با چشم اندازهای منطقه آلتای، شهر قاناس و اطراف آن اینکه: از نظر من این منطقه و شهر زیبای قاناس در واقع رنگین کمانی است از سایه روشنهای رنگ سبز.