شعر، سروده، چامه یا چکامه یکی از کهنترین گونههای ادبی و شاخهای از هنر میباشد. استاد دهخدا در یادداشتهای خود دربارهٔ شعر چنین مینویسد: «چکامه، چغامه، چامه، نشید، نظام، سخن منظوم، منظومه، قریض. ظاهراً ایرانیان را قِسمی سرود یا شعر بوده و خود آنان یا عرب آن را «هَنَیمَه» مینامیدهاند. قدیمترین شعر ایران که به دست است سرودهای مذهبی زرتشتی یا همان گاتا ها می باشد که نوعی شعر هجایی محسوب میشود.». شاعران و منتقدان، تعریفهای گوناگون و بیشماری از «شعر» ارایه دادهاند. در تعریفهای سنتی درباره شعر باستانی ایرانی و فارسی، ویژگی اصلی شعر را موزون و آهنگین بودنِ آن دانستهاند. در تعریفهایی دیگر، با دانش، فهم، درک، ادراک و وقوف یکی انگاشته شدهاست. استاد بزرگ دهخدا در فرهنگ لغت خود به تعاریف علمای عرب نیز اشاره کرده و مینویسد: «نزد علمای عرب کلامی را شعر گویند که گویندهٔ آن پیش از ادای سخن قصد کرده باشد که کلام خویش را موزون و مقفی ادا کند و چنین گویندهای را شاعر نامند ولی کسی که قصد کند سخنی ادا کند و بدون اراده سخن او موزون و مقفی ادا شود او را شاعر نتوان گفت.»
با این حال شعر و به ویژه شعر فارسی و ایرانی همواره در حال تغییر و پیشرفت بوده و در میان انواع ادبی و سبک های مختلف جایگاه خود را حفظ کرده است.