بهار و زمستان

پس از گذشتن یک هفته از سال نوی چینی همچنان همه جا از فانوس های کاغذی قرمز پر است و صدای آتش بازی های شبانه هم همچنان بر قوت خود باقیست. پکن در هفته گذشته به شهر خلوتی تبدیل شده بود، در هفته اول عید بهار خبری از ساعات پر رفت و آمد و شلوغ متروها وخیابان ها نبود. با توجه به فرصتی که تعطیلات در اختیار ما قرار داده بود گردش متفاوتی به همراه دوستان در سطح شهر داشتیم که بسیار به یاد ماندنی و پر از خاطره بود.

البته باید در کنار این قرمزی، سفیدی برف را هم اضافه کنم که زیبایی شهر را دو چندان کرد. شاید برای شما هم مثل من سوال پیش آمده باشد که چرا از رنگ قرمز برای تزیین شهر در عید بهار استفاده می کنند، برای پاسخ به این سوال برای شما یک قصه تعریف می کنم چراکه دلیل اصلی به افسانه ای باز می گردد که در دوران چین باستان بر سر زبان ها افتاد. اژدهایی که در نخستین روز سال جدید به روستایی حمله می کرد و تمام خوراکی های روستاییان رو می خورد و از بین می برد، تا اینکه در یکی از این سال ها هنگامی که اژدها وارد روستا می شود، کودکی با لباس قرمز در سر راه او قرار می گیره اژدها با دیدن این پسر بچه با لباس قرمز، فرار رو بر قرار ترجیح می ده، از این پس بود که مردم روستا تصمیم گرفتند فضای روستا و خانه های خود را با رنگ قرمز تزیین کنند و همینطور از ترقه برای ترسان اژدها استفاده و شادی خود استفاده کنند.

به هر حال چین هم مانند ایران افسانه های زیادی دارد، که همچنان همه آن ها در میان مردم زنده مانده است، البته گاهی هم بیش از حد زنده است تا جایی که زندگی عادی مردم را نیز تحت شعاع خود قرار می دهد.

پس از سال نوی مسیحی و چینی، تقریبا تا یک ماه و چند روز دیگر هم نوبت به نوروز ایرانی می رسد و من هم مانند ایرنیان تمام دنیا خودم را برای سال نو آماده می کنم...