|
||
GMT+08:00 || 2013-12-10 11:14:23 cri |
از "لی جیانگ گو چن" گفتم! از سال های دور لی جیانگ، شهری از شهرهای جنوبی در استان یون نان! شهری که مردمانش یادگارهای کهن هشت صد ساله از "سلسه سونگ" را تا کنون به خوبی حفظ کرده اند و به پاس این مهربانی ها حالا شهر کهن دست نسل جدید و جدیدتر را گرفته و با باز کردن درهایش به سوی گردشگران داخلی و خارجی نان شب مردان و زنان را فراهم می کند.
فصلی که ما به این شهر سفر کرده ایم، فصلی شلوغ نیست. مسافران خارجی بسیار کم تر دیده می شوند و گردشگران، بیشتر از شهرهای مختلف چین هستند. با این حال هنوز هم جمعیتی بی شمار را می توان دید که قدم زنان نشانه های باستانی را بر در و دیوار شهر نظاره گرند.
مردم محلی با فروش اغذیه، پوشاک، لوازم سنتی و ... روزی خود را به دست می آورند. تعدادی از
آن ها البته بسیار از کار خود خرسندند. مثل دختران و حتی پسرانی جوان که تنها با چند رشته کاموای رنگین، گیسوان زنان را می بافند و برابر هر یک رشته گیس بافت 10 یوان دریافت می کنند. جالب است که بگویم این افراد با هزینه بسیار اندک برای لوازم اولیه کارشان، روزانه 1000 یوان درآمد دارند!
اما آن چه بیش از همه در این میان زیبا و صد البته ارزشمندتر است فرهنگ غنی و مشهور "دونگ با" است. این میراث حفظ شده بیشتر در قالب خط برای گردشگران قابل لمس است. نوشتن خط یا در واقع
کاراکتر دونگ با بسیار سخت است. سخت تر از کاراکترهای کنونی که امروزه مردم چین با آن کتابت می کنند و آموختنش آه از نهاد هر که غیر چینیست خارج می کند. مفاهیم خط دونگ با به صورت اشکال روی کاغذ نگاشته و یا در واقع ترسیم می شد! کاغذی که اتفاقا به همین نام دونگ با، در این منطقه ساخته می شد و هم اکنون نیز این میراث که حالا باید از آن به عنوان هنری ارزشمند یاد کرد، در میان اهالی شهر نگه داری شده است.
از دیگر دیدنی های محله قدیمی لی جیانگ آواز و رقص سنتی است که در کلوب های شبانه برای مردم به نمایش گذاشته می شود. مردان و زنان اهل لی جیانگ با پوشش محلی رنگارنگ گرد هم آمده و با سردادن آواز سنتی، رقص و پایکوبی می کنند.
هنوز گفتنی از این شهر بسیار است و من اما رخصت می خواهم که اندکی از محله دورتر شوم. بنابراین سوار بر اسب، خود را به میان جاده می سپارم. جاده ای باریک و سنگلاخ در میان جنگلی بکر و زیبا که گاه گاهی درخشش آفتاب بر دریاچه زیبای "لا شی های" از میان برگ های سبز و زرد و نارنجی به چشم می خورد و تو ناخودآگاه سر به آن سوی می چرخانی.
این جا، جاده ی "چا ما گودا" است. "چا" به معنی چای، "ما" به معنی اسب و "گودا" به معنی جاده قدیمی است. بله، این جاده، راهیست همچون راه ابریشم. جاده ای باستانی که در آن نه ابریشم که چای به منطقه تبت و کشورهای جنوب شرقی آسیا و از آن جا به اروپا منتقل می شد.
این جاده باریک که هم اکنون گردشگران آسوده خیال و در حالی که هوای فرحبخش ناخودآگاه لبخند بر لبان آنان می نشاند، روزگاری جاده ای بس باریک تر، پر سنگلاخ تر، بدون درختانی به بلندی کنونی بوده برای مردان و زنانی که با اسب و قاطر و گاهی حتی بار بر دوش راه دشوار را برای کسب روزی طی می کردند.
مسیر را در نقطه ای به پایان می رسانیم. اسب ها و بلدهای راه که پیاده مسیر را طی کرده اند نیاز به استراحت دارند. اسب ها به خوردن "ما دو" نوعی لوبیا مشغول می شوند ما هم شروع به عکاسی
می کنیم و تن را با خوردن یک کاسه سوپ گرم می کنیم. سوپ رشته برنج "مین شین" غذای محلی مردم این منطقه با اندکی سرکه بسیار خوش مزه تر می شود. رفت و برگشت از مسیری هشت کیلومتری برای آن ها که مانند من عادت به اسب سواری ندارند، کمی خسته کننده است. بنابراین سوار بر قایق بر روی دریاچه "لا شی های" گوش به زمزمه قایق ران می سپاریم و چشم را به آبی آسمان و هوش را به آرامش دریاچه می سپاریم. دریاچه ای زیبا که همه ساله پرندگان مهاجر زیبا را به سوی خود می خواند. در این فصل البته ما تنها موفق به دیدن یک گروه بسیار کوچک از این پرندگان شدیم.
حالا نوشیدن چای در پیاله های کوچک که بانوی چینی با مهارت آن را سرو می کند، بسیار می چسبد. حالا که قدم بر جاده چای گذاشته ای، می توانی چشمانت را ببندی، خود را به سال های دور برسانی و تصور کنی به مقصد رسیده ای و بار از دوش بر زمین گذاشته ای وحالا می خواهی یک پیاله چای داغ نوش جان کنی! بنوش که این چای نه تنها روحت را آرامش می دهد که تسکین بخش جسمت نیز هست. انواع چای در این منطقه هر کدام خاصیتی برای بدن دارند.
نوعی چای به اسم "من کو شیا" ( (MAN KO XIAدر این منطقه شهرت دارد که رییس جمهوری پیشین چین به نام "جیانگ زمین" (JIANG ZEMIN) پس از نوشیدن این چای خوش عطر نام آن را برگزیده است.
سفر را با سر زدن به شهرک قدیمی "سو هه" (XUHE)ادامه می دهیم. شهری بسیار زیبا که این منطقه هم، اکنون محلیست برای بازدید گردشگران و البته خرید خوراک، پوشاک، صنایع دستی و ... به ویژه شال های زیبا و رنگارنگ که چشم هر بانوی خوش سلیقه ای را به سوی خود جلب می کند.
روز دوم را با چشیدن یک طعم جدید به پایان می رسانیم. برای خوردن شام به یک رستوران محلی در نزدیکی هتل می رویم. غذای "تو جی بائو" به معنی مرغ محلی نیز مانند خوراک "هو گو" که روز قبل آن را برایتان توصیف کردم بر روی میزهای مخصوص سرو می شود. میزهایی که این بار زغال سرخ شده را می توان مستقیم بر گودی آن ریخت و قابلمه غذا را رویش گذاشت. جالب بودن میز و صندلی های رستوران، کوتاه بودن آن بود. طوری که در نگاه اول به نظر می رسید محل غذاخوری ویژه کودکان است.
و اما ماده اصلی خوراک "تو جی بائو (TU JI BAO)مرغمحلیست که سوپ بسیار لذیذی دارد.
خوراک های دیگر در کنار این غذا، انواع گوشت، ترشی ترب بسیار خوش مزه و برنج هایی که به شکل های مختلف پخته شده، است.
دوستان، این خوراک را هم به شما پیشنهاد می کنم. خوردن آن با چاشنی فلفل مزه دار شده و پیازچه بسیار لذیذ است. از دستش ندهید!
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |