|
||
GMT+08:00 || 2012-12-13 16:42:00 cri |
اولین باری که به دانشگاه مطالعات خارجی پکن دعوت شدم، سوالات زیادی در ذهن داشتم و برای یافتن پاسخی که قانع کننده باشد، همه جا را با دقت نگاه می کردم تا موضوعات جالب و جدید را در کنار هم گذاشته و به نتیجه ای نهایی برسم.
یکی از استادان گروه زبان فارسی این دانشگاه از طریق دانشجویان کارآموزی که در بخش فارسی به تمرین و مشق ترجمه زبان فارسی می پرداختند، با من آشنا شد و از روی لطف و علاقه، من را به دانشگاه و دیدار با دانشجویان بخش زبان فارسی دعوت کرد. من نیز با کمال میل و بیشتر برای یافتن پاسخی برای کنجکاوی های خود، این دعوت دوستانه را پذیرفتم.
دانشگاه محیط بسیار زیبا و فضایی کاملا دوستانه دارد. مثل شهر پکن، در دانشگاه هم از همان لحظه ورود احساس بیگانگی با محیط به وجود نمی آید. ساختمان های گروه های مختلف آموزشی و تعداد بیشمار دانشجویان چینی و غیر چینی و همچنین فضاسازی دانشگاه و ساختمان های در دست ساخت، خبر از محیطی کاملا امن و آموزشی می داد. پس از پیچ و تاب خوردن در میان ساختمان های تازه و کهنه به گروه زبان فارسی رسیدیم. گروهی کوچک با سه استاد یکی ایرانی و دیگران چینی.
استاد یو لی با لبخندی گرم و دلنشین و با لهجه دلنشین چینی خود به زبان فارسی به استقبال آمد و خوشامد گفت. اولین نتیجه ای که در ورود به کلاس دستگیرم شد این بود که هر جای دنیا بروی دانشجو و دانش آموز سرکش و بازیگوش است و دست از شیطنت بر نمی دارد. همهمه و سروصدا دانشجویان گروه فارسی تمامی نداشت اما برای من بسیار خوشایند بود که از میان همهمه آنها گاهی به لحنی شیرین و دلنشین کلامی به زبان فارسی می شنیدم. هر چه به دنبال صاحب صدا می گشتی، در میان موج شیطنت آنها، صدا گم می شد و باز پاره ای از قند پارسی را از گوشه دیگری از کلاس می شنیدی.
نکته جالب اینجاست با اینکه انتخاب این دانشجویان از سوی دانشگاه صورت گرفته و برخی از آنها بدون هیچ پیش زمینه ای از زبان و فرهنگ ایران مشغول به یادگیری زبان فارسی شده اند، با این حال علاقه و انگیزه فراوانی در آنها برای یادگیری زبان فارسی وجود دارد و می توان گفت شاید با تلاش مدرسان و استادان این رغبت بیشتر و بیشتر شده است.
دانشگاه هر 4 سال یکبار گروهی را برای تحصیل در رشته زبان فارسی انتخاب می کند و پس از پایان یافتن هر دوره، گروه جدید جایگزین گروه قدیمی می شود و این جریان مانند خونی تازه به رگ های زبان فارسی جاری می شود و فارسی دانان خارجی روز به روز دانش و آگاهی بیشتری درباره فرهنگ و تاریخ ایران کسب می کنند.
آنها اسم هایشان ایرانی است و شاهنامه ای. رستم، رودابه، فریدون، سهراب و جمشید ... .
آفرین باید گفت به سلیقه استادان.
برخی از آنها چند بیتی شعر خواندند. گویی که معنای دیگری در بوی جوی مولیان و یوسف گمگشته باز آید به کنعان نهفته بود که پس از خوانده شدن از سوی دانشجویان چینی، تصویر جدیدی از این اشعار کهن پارسی در ذهن نقش می بست.
به درخواست استاد برای دانشجویان شعر خواندم و برایشان از لحن و نحوه خوانش شعر فارسی و تشبیهات و استعارات شعری گفتم که به گوش دل می شنیدند و از شنیدن نکات نهفته در شعرها به وجد می آمدند. با این که خواندن زبان فارسی برایشان سخت است، تمامی دانشجویان سختکوش چینی رشته دوم و برخی از آنها رشته سومی را برای تحصیل انتخاب کرده اند.
شاید کمتر از 3 ساعت در کنار آنها بودم ولی به آنچه که ناشی از دل مشغولی من درباره آموزش زبان فارسی و میزان علاقه دانشجویان به رشته خود بود، رسیدم.
اینجا سرزمینی است که با تلاش و سختکوشی تمام سختی ها را بر خود هموار می کند و چه خوشایند بود که زبان و فرهنگ سرزمین من نیز در میان مردمان این کشور مانند مهمانی خوانده بود و جایگاه خود را یافته بود.
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |