از حضورم در این کشور، بیش از یک سال است که می گذرد. با توجه به این که برای اولین بار بود که به این کشور سفر می کردم، همه چیز برای من تازگی داشت، برای همین گاهی که با صحنه ای جدید روبرو می شدم آن را برای همکارم تعریف می کردم. او هم می گفت که اگر قصد داری درباره تجربیاتت در این جا بنویسی از همین الان شروع کن که بعدها تمام این نکاتی که الان می بینی و برات جالبند، آن قدر تکراری و عادی می شود که دیگر اصلا به چشمت نمیاد و تو توجهی به آن نمی کنی! راست می گفت! و من الان باید بگم که ای کاش این وبلاگ از همون روزای اول روی سایت رادیو گذاشته شده بود تا من مجبور می شدم همه لحظاتم رو ثبت کنم و بعدها از دیدنش لذت ببرم. البته این کشور با این همه وسعت و جمعیت، آن قدر شگفتی دارد که هنوزم که هنوزه می تونی به نکات جدیدی در آن دست پیدا کنی! دوستی می گفت: اگر چند سال هم در این شهر زندگی کنی، هربار که برای گشت و گذار بیرون بری، دوباره یک مکان جدید رو کشف می کنی! این دوست هم درست می گفت! در این مدت، هر بار که با همکاران خارجی برای تفریح بیرون می رویم، با فضایی جدید روبرو می شوم! اما نکته جالب توجهی که در این گشت و گذارها به آن رسیدم این است که نشانه های این کشور در جای جای آن دیده می شود. به قول دوستی دیگر، اگر عکس کسی رو که در کشور چین گرفته شده ببینی، به راحتی می تونی حدس بزنی که او به کدوم کشور سفر کرده بوده!