|
||
GMT+08:00 || 2010-03-19 15:56:24 cri |
به باور نیكان ما در پنج روز مانده به پایان سال فروهر مردگان برای سركشی بازماندگان خود به زمین فرود می آیند و در پایان شب سال بر روی بام رفته و فانوسی به لبه بام خود می گذارند كه تا بامداد روشن است. سپیده دم بر روی بام می روند و آتش افروزی آغاز می شود كه با نوای اوستا در هم می آمیزد. این آیین با دمیدن نخستین پرتو خورشید پایان می پذیرد و جشن نوروز آغاز می شود.
هنگام سرودن اوستا و آتش افروزی بر روی بام، اندكی آجیل لرك (پسته، بادام، سنجد، كشمش، گردو، برگه هلو، انجیر، خرما)، میوه تازه، داربو (عود)، سندل، مورت، اندكی برگ آویشن كه در پیمانه آبی ریخته شده و بهمراه چند تا ششه ( سبزه)، از پیش آماده شده است و پس از پایان آیین آتش افروزی و سرودن اوستا، میوه هایی كه هنگام خواندن اوستا پاره شده است و آجیل لرك بین افراد خانواده پخش می گردد، داربو و سندل را بر روی خاكستر آتش می ریزند، آب و آویشن را بر روی سر در خانه می ریزند، مورت را در بالای سر در خانه می گذارند كه مایه تداوم و سرسبزی در آن خانه باشد و سپس از پشت بام پایین آمده آیین سال نو آغاز می شود.
گویا امروزه آیین آتش افروزی ایرانیان در شب جشن چهارشنبه سوری از آتش افروزی زرتشتیان یا ایرانیان باستان در شب پایان سال گرفته شده است.
جشن نوروز
پیشینه جشن نوروز جمشیدی، روز اورمزد، روز نخست فروردین ماه، آغاز بهار در روی زمین بر پایه سنجیده ترین اندازه گیری اخترشناسی و گاهشماری در جهان، بزرگترین و باشكوه ترین جشن كهن در همه سرزمین های ایران بزرگ است.
جشن نوروز از نخستین روز بهار همراه با شكوفه درختان و سرسبزی پرهام (طبیعت) همراه با شادی آغاز می شود. برابر با گفته باستان نویسان، در گذشته این جشن یك ماه به درازا می كشید و امروز تا جشن سیزده بدر دنبال می شود.
جشن نوروز را بسیاری از بزرگان گیتی باشكوه ترین جشن جهان نامیدهاند و بزرگترین جشن مردمی ایرانیان است كه از روزگاران بسیار دور برای ما به یادگار مانده است و بنیاد اسطوره آن را به جمشید شاه پیشدادی پیوند می دهند، همچنانكه این جشن تا امروز به نام جشن نوروز جمشیدی آوازه مند است.
گویند به زمان جمشید شاه، سرما و توفان بزرگ ایرانویچ را فرا می گیرد و در پایان سال سوم، در آغاز بهار سرما و توفان به پایان می رسد و به شادی آن، جشن بزرگی برپا می كنند، كه جشن نوروز می نامند.
داستان دیگری چنین می گوید: جمشید شاه پس از یك زنجیره بهسازی چپیره ای (اجتماعى)، بر تخت زرین نشست و دوری میان دماوند تا بابل را در یك روز پیمود و آن روز، روز هرمزد از فروردین ماه بود. چون مردم این شگفتى از وى بدیدند جشن گرفتند و آن روز را نوروز خواندند.
جشن نوروز پر بار از فرزانش كهن ایرانی است و هنوز جای بسیار برای پژوهش دارد و هرچه گفته شود كم است. اگر به گذشته باز گردیم و آیینهای فراموش شدهای همچون عمو نوروز، حاجی فیروز، پنجه یا بهیزك و... را نیز به آن بیافزاییم، خواهیم دید كه جشن نوروز بسیار گستردهتر از آن چیزی است كه امروز هست.
جشن نوروز با همه بی مهری ها كه در درازای زمان دیده و می بیند، هنوز استوار و پابرجا خود را به رخ جشن های جهان می كشد.
سبزه یا ششه
ایرانیان باستان ده روز مانده به جشن نوروز به انگیزه فراوانی در سال نو سه سینی سبزه از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (پندار نیك)، هوخت (گفتار نیك) و هوورشت (كردار نیك) می كارند. رنگ سبز آن رنگ مردمی ایرانیان است که از آیین زرتشت سرچشمه می گیرد و نماد امرداد امشاسپند «بی مرگی و جاودانگی» است و فروهر نیاكان را موجب بالندگی آنها می دانستند.
همچنین در گذشته ایرانیان باستان دانه های گندم، جو، برنج، لوبیا، انز (عدس)، ارزن، نخود، كنجد، باسمر (باقلا)، كاجیله، بلال، و ماش به شماره دوازده ماه در ستونهایی از خشت خام بر می آوردند و بالیدن هر یك را به نیك شگون می گرفتند و بر آن بودند كه آن دانه در سال نو، مایه فزونی و باروری خواهد بود.
اندیشه و فرزانش خانه تكانی
ایرانیان باستان و زرتشتیان امروز بر این باور هستند كه فروهر مردگان (ریشه واژه فروردین) در این روزها برای سركشی بازماندگان خود به زمین فرود می آیند و اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند دلشاد میشوند و برای باز ماندگان خود نیایش می كنند و گر نه، اندوهگین و افسرده باز می گردند.
با خانه تكانی، كاشانه خود را برای برگزاری باشكوه تر جشن نوروز از بیرون و درون پاكیزه، آماده و سامان می كنند. خانه تكانی همچنین نشان از فرزانش كهن ایرانی دارد كه می گوید در پی آشفتگی، آراستگی و پاكیزگی می آید.
همه خانه برای پاكیزگی زیر و رو میشد، چیزهای كهنه را به دور می ریختند و در آن میان شكستن كوزه را كه جایگاه آلودگی ها و اندوههای یك ساله بود بایسته می دانستند. آیین شكستن كوزه در جشن چهارشنبه سوری هم انجام می شود.
هفت سین
یكی دیگر از آیین و پیك نوروزی سفره هفت سین است كه شمار آن از هفت امشاسپندان آیین زرتشت سرچشمه میگیرد. دكتر بهرام فره وشی در جهان فروری، ریشه واژه هفت سین را از چیدن «هفت سینی» بر خوان نوروزی میداند كه به آن هفت سینی می گفتند و با گذشت زمان و افتادن «ی» پایانی آن به گونه هفت سین در آمد. به گفته او هنوز هم در برخی از روستاهای ایران این سفره را، سفره هفت سینی می گویند.
چیزهای که روی سفره هفت سین می چینند بدین شمارند:
سمنو: مایه خمیر، نماد خوبی برای زایش و باروری گیاهان به میانجی فروهرها
سنجد: سرچشمه دلدادگی و باروری و زایندگى
سماك (سماق): چاشنی زندگی
سیر و سركه: نماد گندزدایی و پاكیزگی
سیب سرخ: نماد سپندارمذ امشاسپند، فروتنی و مهر و شیدایی
سكه: نماد شهریورامشاسپند، شهریارى آرزو شده با كشور جاودانى و نیرومندی
سبزه: نماد پندار نیك، گفتار نیك، و كردار نیك
آب: نماد خورداد امشاسپند، تندرستی، رسائی
نسك (كتاب) سپند: نماد اهورامزدا (بر پایه باور هر كسی، زرتشتیان: اوستا، یهودیان: تورات، مسلمانان: قران، مسیحیان: انجیل و...)
آفرینگان یا آتشدان[امروزه افروزه (شمع) و افروزه دان (شمعدان)]: نماد اردیبهشت امشاسپند، راستی، پاکی و روشنایی
شیر و تخم مرغ نماد وهمن امشاسپند، پندار نیک و نوزایی
اسپند و آویشن: نماد تندرستی و خجستگی
نارنج: نماد گوی زمین
گلاب: نماد آبریزان یا آبپاشان
آینه: نماد درخشندگی
انار: نماد پارسایی و پاكی
نان، پنیر، سبزی، گل بیدمشك، خرما و شیرینی: نماد داده های اهورایی
نشان سالگشت یا تحویل سال
بر سفره هفت سین تخم مرغ را روی آینه می گذارند یا برگ سبز و نارنج را در كاسه آب می اندازند و گویند هنگام سالگشت تخم مرغ یا برگ سبز و نارنج تكان خواهند خورد.
اسطوره زیبا و كهن و پر از فرزانش ایرانی درباره این تكان چنین می گوید: گویند در میان دریای بیكران، یك ماهی شناور است كه گاوی را بر پشت دارد و زمین بر شاخ گاو نهاده شده است. به هنگام سالگشت گاو زمین را از یك شاخ به شاخ دیگر می اندازد و همین مایه لرزش زمین می شود و در پی آن تخم مرغی كه روی آینه گذاشتهاند یا برگ سبز و نارنجی كه در كاسه آب انداختهاند، می چرخد.
بدیدگاه من می توان دریای بیكران را نماد گیتی، ماهی را نماد كهكشان راه شیری، گاو را نماد سامانه خورشیدی و شاخ گاو را به چرخگاه زمین یا خورشید همانند كرد.
برگزاری جشن نوروز
زرتشتیان و یا ایرانیان کهن در نخستین بامداد نوروز در كنار چهارچوب پایین در ورودی خانه اندكی آویشن می ریزند كه نشان برپایی جشن در آن خانه است.
زرتشتیان در نخستین روز سال نو به نیایشگاه مكان زندگی خود می روند تا سال نو را با همبستگی با یكدیگر و نیایش به درگاه اهورامزدا آغاز نمایند و سپس مانند هر ایرانی دیگر به دیدار بزرگان، خویشاوندان و آشنایان میروند.
و در پایان حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی درباره جشن نوروز چنین می فرماید:
به جمشید بر، گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز و فروردین بر آسوده از رنج، تن دل، زكین
بزرگان به شادی بیاراستند می و جام و رامشگران خواستند
چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
جشن نوروز فرخنده باد.
آغاز سال 3748 ایرانی (1389 شمسی) را به همگی شادباش می گویم.
امیدوارم توانسته باشم هموطنان عزیزم را با بخشهایی از تاریخ کهن ایران زمین آشنا نمایم.
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |