CRI Online
 

داستان یک سگ به نام هاچی

GMT+08:00 || 2012-11-06 18:05:51        cri
یک استاد دانشگاه که نامش پاک است در ایستگاه اتوبوس با یک سگ قابل ترحم سر راهی برخورد می کند. با وجود مخالفت شدید همسرش، پاک تصمیم می گیرد که این سگ را به خانه برده و از او نگهداری کند. این سگ به زودی به یکی از اعضای خانواده استاد پاک تبدیل شده و نام او را هاچی گذاشتند.

هاچی هر روز پاک را تا ایستگاه اتوبوس همراهی کرده و در ساعت 5 غروب در ایستگاه اتوبوس در انتظار پاک می ایستد. این زمان اختصاصی برای آنهاست.

اما روزی پاک در کلاس خود به دلیل بیماری قلب جان باخت و هرگز به ایستگاه اتوبوس باز نگشت. بعد از آن روز هاچی ساعت 5 غروب هر روز در ایستگاه اتوبوس در انتظار پاک بود، برای دومین، سومین روز...از تابستان تا زمستان برای نه سال چه باران و چه باد، هیچ چیز جلوی هاچی نمی گرفت تا اینکه در پایان او نیز جان داد و مرد.

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید