|
||
GMT+08:00 || 2012-08-14 20:31:37 cri |
وقتی که سالواتوره یک پسر کوچولو بود،مردم دهکده برای فرار از واقعیت های سرد بعد از جنگ ایتالیا، دوست دارند که در سینمای شهر موسوم به سینمای بهشتی فلیم تماشا کنند. سالواتوره با آپاراتچی فلیم پیر دوستی عمیق و صمیمانه ای برقرار می کند. در یک آتش سوزی شدید، پیر مرد نابینا می شود. پسر کوچولو این پیر مرد را نجات داده و خود به یک آپاراتچی جوان تبدیل می شود. روز به روز پسر کوچولو بزرگتر می شود، او به یک دختر علاقه مند است. اما دختر با خانواده خود به شهر دیگری اسباب کشی می کند. پسر پیشنهاد پیرمرد را قبول کرده و به جای دوری سفر می کند
بعد از سی سال، سالواتوره که موفق شد، برای خداحفظی با دوست صمیمی پیر خود به زادگاه بازگردد. پیر مرد یک هدیه به او می دهد، این هدیه فلیم های قطع شده صحنه های بوسیدن است که در آن سالها سانسور شده بود و
سالواتوره با دیدن این صحنه ها مفهوم همه چیز را در زندگی خود فهمید.
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |