N

ná

v. 用手握住或抓取：

(فعل) نگه داشتن، با دست برداشتن، گرفتن:

拿走│拿来

بردن|آوردن

他手里拿着一本书。

nǎ

pron. 表示疑问，什么地方：

(حرف اضافه) کجا نشانه پرسشی:

哪位│哪里

کی (چه کسی)| کجا

北京哪儿最好玩？

nà

pron.指比较远的人或物：

(حرف اضافه) اشاره به کسی یا چیزی در فاصله دور:

那里│那边

آنجا

请问那个人是谁？

nǎi

Œn. 乳汁；乳制品：

1:(اسم) شیر؛ لبنیات:

羊奶|吃奶

شیر گوسفند| شیر خوردن

喝牛奶好处很多。

خوردن شیر برای سلامتی خیلی مفید است.

n.奶奶；祖母：

2:(اسم)مادر بزرگ (مادر پدر یا مادر):

奶奶

مادر بزرگ

今天他去奶奶家了。

امروز او به خانه مادر بزرگش رفته است.

他奶奶今年90岁了。

nán

adj.男性：

(صفت) مرد:

男人│男性

مرد| جنس مذکر

她的男朋友是中国人。

nán

n. 南边：

(اسم) جنوب:

南边

جنوب

东南西北

شرق، جنوب، غرب، شمال

广州在中国的南方。

nán

难

Œadj. 不容易做的；困难：

1:(صفت)سخت؛ مشکل؛دشوار:

难办

این کار خیلی سخت است.

难做

انجام آن دشوار است.

这个题目有点儿难。

این سئوالات تمرینی کمی سخت است.

adj. 令人感到不好：

2:(صفت)ناخوش آیند:

难看│难听

زشت| ناخوش آهنگ

他脸色有点儿难看。

رنگ صورتش کمی خوب نیست.

Žv. 使感到困难：

3:(فعل)مشکل ساختن:

为难

در محظور قرار گرفتن؛ اشکال تراشی کردن

这个题目把我难住了。

nǎo

脑

n. 大脑：

(اسم) مغز پیشین:

脑力│脑汁

قوه ادراک شخص|قوه ذهنی

他的脑子反应很快。

ne

用在疑问句或陈述句的末尾，加强语气：

این کلمه برای تاکید در پایان جمله های گزاره ای یا پرسشی گفته می شود.

怎么这么多人呢?

چرا جمعیت این قدر زیاد است؟

他正准备考试呢。

nèi

内

n.i里面；内部：

(اسم) تو، در، درون:

国内│内部

داخل کشور| درون یا توی چیزی

室内温度在23度左右。