|
||
GMT+08:00 || 2012-04-13 14:39:15 cri |
کلاس پینگ پنگ من کمابیش خوب پیش می رفت. آموزش های اولیه را توانستم به کمک زبان اشاره دریافت کنم. بعد از گذشت چند جلسه، من و مربی ام، آقای "لو یان" توانستیم چند کلمه چینی و انگلیسی بیشتر یاد بگیریم و صحبت کنیم. آن می توانست جملاتی را مانند؛ (به توپ نگاه کن، مچ دستت را درست نگه دار، وقت کلاس تمام شد و شمارش اعداد) و این قبیل جملات لازم را به زبان انگلیسی بیان کند و من هم یاد گرفته بودم به زبان چینی از ایشون تشکر کنم، ساعت کلاس بعدی را بپرسم و بعدش هم خداحافظی کنم.
اما راستش، درس های ابتدایی که به پایان رسید، مربی جوان برای آموزش و من برای آموختن، هر دو دچار مشکل شدیم! اگرچه، خوشبختانه، مشکلات سبب تعطیلی کلاس نشد و عشق من به این ورزش و صبوری مربی چینی، تلاش ما را برای ادامه بیشتر کرد.
اما بارها پیش می آمد که او نمی توانست موارد آموزشی را به درستی به من انتقال دهد،
بنابراین از خودش حرص می خورد که چرا انگلیسی را فراموش کرده و من هم از خودم حرص می خوردم که چرا برای یادگیری زبان چینی بیشتر تلاش نمی کنم.
البته، این ها موجب نمی شد که این مربی جوان پیش خودش فکر کند که خب، این مشکل بنده به عنوان شاگرد است و من خودم باید مشکلم را حل کنم! نه، اتفاقا برعکس، او می گفت، من به عنوان مربی وظیفه دارم راه درست آموزش دادن را به شما پیدا کنم! و هر بار پس از پایان کلاس، با تلاش بسیار، تمام موارد آموزشی را که باید به من منتقل می کرد، به زبان انگلیسی ترجمه می کرد و جلسه بعد به صورت تایپ شده با خودش می آورد! او حتی برای این که من به خوبی با حرکت دست و پا و چگونگی پرتاب توپ آشنا شوم، برنامه های آموزشی پینگ پنگ را از روی سایت های ورزشی چینی دانلود می کرد و برایم ایمیل می کرد.
خلاصه این که، باید بگویم این کلاس به عنوان یک کلاس ورزشی موجب تقویت و نشاط جسم و روحم شد. همچنین صبوری و مسوولیت پذیری مربی جوان بسیار من را تحت تاثیر قرار داد. آخر، حتی همزبان نبودن هم، تغییری در روش و مدت آموزش او ایجاد نکرد. او حتی دقایقی بیشتر از ساعت مشخص شده کلاس را برای من درنظر می گرفت و فکر می کرد چون دقایقی از کلاس من برای ترجمه و پیدا کردن لغت مناسب برای انتقال درس از بین می رود، بنابراین، چند دقیقه از دست رفته را به کلاس اضافه می کرد.
شاید به خاطر همین روحیه آقای "لو یان" است که مسوولان سالن پینگ پنگ تصمیم گرفته اند تا مسوولیت آموزش به گروه سنی کودک و نوجوان را به این مربی بسپارند.
اما، گذشته از این حسن اخلاق مربی جوان، بد نیست به یک نکته جالب دیگر درباره روحیه ورزشکارها و مربی های چینی هم اشاره کنم.
برای ورزشکارهایی که به منظور تمرین به سالن پینگ پنگ می آمدند، خیلی جالب بود که من به عنوان یک فرد خارجی به این ورزش علاقه مندم و حاضرم حتی بدون دانستن زبان در این کلاس شرکت کنم. برای همین آن ها همه تلاش می کردند تا به هر نحو ممکن من را برای یادگیری بهتر کمک کنند. اما نکته جالب توجهی که خواستم به آن اشاره کنم این است که، آن ها هرگز در ساعتی که مربی حضور داشت، اظهارنظر نمی کردند و در واقع نمی خواستند در کار مربی دخالت داشته باشند. آن ها تنها بعد از کلاس، با همان روش اشاره ای و با انجام دادن حرکات و بازی با یکدیگر، سعی می کردند به من نشان دهند که چطور می توانم درست کارم را انجام بدهم. حالا که چند ماهی از برگزاری کلاس من در این ورزشگاه گذشته، و زبان انگلیسی مربی و زبان چینی بنده تا حدی پیشرفت داشته، دیگر کمتر با مشکل روبرو می شویم، حالا دیگر مربی راه آموزش و بنده راه یادگیری را به خوبی پیدا کردیم. من گاهی با دیگر شاگردان کوچک این مربی جوان، اما باتجربه هم تمرین می کنم و باید بگویم که این کوچولوها واقعا چست و چابک هستند.
بله دوستان! این کلاس پینگ پنگ، نه تنها جسم که روحم را هم جلا داد و بانشاط ساخت. اصلا با دیدن گروه های سنی مختلف که هر کدام در جایگاه ویژه خودشان بازی و تمرین می کنند، مثل پدر و مادری که به همراه کودک خود با نشاط و خنده بازی می کنند، پیرمردی که با کمر خمیده همپای دوست جوان خود می دود و با هر ضربه موفقیت آمیزی فریاد شادی می کشد، ویا زنان و دخترانی که با همسر و یا دوستان خود به رقابت می پردازند، به طور حتم، هر بیننده ای، ضمن این که آن ها را تحسین می کند، خود نیز روحیه می گیرد و با نشاط می شود.
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |