|
||
GMT+08:00 || 2011-10-20 21:25:38 cri |
«لائو دان» بنیانگذار مکتب تائوئیسم
نام خانوادگی «لائو دان»، «لی» و نام وی «ار» بود و مردم وی را «لائو زی» می نامیدند. وی در سال های 770 ق.م تا 476 ق.م در کشور «چو» زندگی می کرد. وی یکی از افراد ناظر بر کتاب های سلسله «جو» بود . به همین دلیل، وی فرد دانشمند و با معلوماتی بود و شهرتش زبانزد مردم بود. هنگامی که کنفوسیوس جوان بود، به دیدار لائو دان رفت. لائو دان می دانست که دربار سلطنتی سلسلۀ جو، روزبروز ضعیف تر می شود. بنابراین، وی شهر لو یانگ را که در آن زمان پایتخت بود، ترک گفت. هنگامی که وی از گذرگاه هان گو عبور می کرد، کتاب «دائو ده جین» را نوشت و سوار بر گاوی سبزرنگ از گذرگاه شهر عبور کرد و از آن به بعد کسی از سرنوشت وی اطلاعی مطلع نشد و محل دفن وی نیز معلوم نیست.
نام دیگر کتاب دائو ده جین، «لائو زی» است و جمعا بیش از 5000 کلمه دارد و موضوعات آن بسیار عمیق است و میراث مهمی در فرهنگ سنتی چین به حساب می آید. کلمه دائو در زبان چینی به معنای راه است. در آن زمان، برخی افراد آنرا به قانون و اصول بسط می دادند. لائو دان، پس از بررسی تغییرات طبیعت و روابط بین انسانها، معنایی جدید به این واژه داد. وی معتقد بود که دائو، واقعی ترین و مشخص ترین عنصر وجودی عالَم است و منبع اصلی پیدایش تمامی موجودات به حساب می آید.
کتاب دائو ده جین، مملو از نظرات مباحثه گونۀ ساده است و جالب ترین قسمت آن مربوط به اندیشه فلسفه لائو زی می باشد. وی می گفت که اشیاء وابسته به یکدیگرند و با هم ارتباط دارند.
«لائو زی» در «دائو ده جین» قانون تغییر اشیاء را بیان کرد. وی معتقد بود که خوشبختی و بدبختی قابل تغییر است. وی همچنین معتقد بود که تغییر کمّی، می تواند باعث تغییر کیفی شود. وی همچنین می گفت که از مشکلات نترسید و اگر در حل آن ها از مشکلات کوچک، شروع کنید، حتما می توانید مشکلات را حل کنید و کارهای بزرگی را انجام دهید.
لائو دان، مخالف جنگ بود. وی می گفت که بعد از جنگ، قحطی رخ می دهد.
این کتاب، جامعه ایده آل را این گونه تشریح می کرد:
«کشوری بسیار کوچک با جمعیت کم که با وجود تسلیحات دفاعی، اسلحه در آن مورد استفاده قرار نمی گیرد. مردم غذای خوب می خورند و لباسهای فاخر و زیبا به تن دارند و می توانند خاک کشورهمسایه را از سرزمین خود ببینند، اما رفت و آمدی با آنها ندارند. زندگی در آن ساده است و استفاده از خط لازم نیست.»
شاید اکنون این جامعۀ ایده آل، منفی و محافظه کارانه باشد ، اما آرزوی کشاورزان آنزمان، جامعه ای آرام و با ثبات بوده است.
فلسفه لائو دان، در تاریخ فلسفۀ چین جایگاه مهمی دارد و اندیشه سیاسی وی در تفکر اندیشمندان بعدی نیز تاثیرگذار بوده است .
«جوان زه»
نام خانوادگی جوان زه، جو بود. او متولد قرن چهارم قبل از میلاد و اهل کشور «سون» بود و یکی از مامورین دولتی نه چندان مهم آن کشور محسوب می شد. وی فردی دقیق بود و طبیعت را دوست داشت و با پادشاهان، برخورد مغرورانه ای داشت. پادشاه کشور «چو»، با ارسال هدایای فراوان، وی را به نخست وزیری منصوب کرد، اما وی آنرا نپذیرفت. از آن به بعد، وی دیگر مقامی نداشت و تنها با بافتن کفش های حصیری، زندگی خود را تامین می کرد. وی مقالاتی با بیش از 10 هزار کلمه نوشته است.
جوان زه در فلسفه، به تئوری لائو زه و مکتب دائو پایبند بود. وی ضمن گسترش آن، تئوری فلسفی خاص خود را به وجود آورد. وی معتقد بود که دائو وجود واقعی و عینی است و دائو را منشاء اصلی جهان می دانست. در سیاست، وی طرفدار عدم فعالیت و تحرک بود و در شیوه زندگی، طرفدار بازگشت به طبیعت بود. وی مشوّق انسانیت و عدالت، حقیقت و مجازات خلافکاران بود و شیوۀ حکمرانی حاکمان وقت را مورد انتقاد قرار می داد و آئین، روش، قانون و قدرت جامعه را ملامت می کرد و باور داشت که اگر حاکم، توانا نباشد دزدی و سرقت، ادامه خواهد داشت. کسی که جنس بی ارزشی دزدیده است، به مرگ محکوم می شود، اما کسی که کشور را چپاول می کند، در مسند پادشاه، فرمانروایی می کند. در شیوه زندگی، طرفدار طبیعت بود. وی می گفت که سطح متعالی زندگی، آزادی روح است، نه لذت بردن از لذایذ مادی و شهرت. تئوری و نظرات جوان زه برای آیندگان، آموزنده بوده است.
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |