CRI Online
 

لاله اسکندری: امسال 9 نفر را به خاطر سرطان از دست دادم

GMT+08:00 || 2014-11-24 16:38:39        cri

لاله اسکندری بازیگر سینما، تئا‌تر و تلویزیون که در زمینه طراحی و گرافیک نیز فعالیت می‌کند، این روز‌ها سریال «دولت مخفی» به کارگردانی مشترک عبدالحسن برزیده و راما قویدل را روی آنتن دارد.

او در این سریال که مربوط به سال‌های دفاع مقدس است نقش کاراکتر پروانه را ایفا کرده است. به بهانه صحبت پیرامون این کاراکتر و آشنا شدن با دغدغه این روزهای لاله اسکندری گفتگویی با او ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید:

با توجه به این‌که سریال «دولت مخفی» در دو فاز توسط دو کارگردان ساخته شده است، این تغییر کارگردان برای نقش شما مشکلی ایجاد نکرد؟

واقعیتش این است که من در فاز دوم بازی چندانی نداشتم و صرفاً یک جلسه پس از تعویض کارگردان‌ها برای فیلمبرداری در صحنه حاضر شدم. کار بازی من در فاز اول به پایان رسیده بود. طبیعتاً اگر این سریال با یک کارگردان به انجام می‌رسید نتیجه بسیار بهتری داشت و کار یکدست‌تر می‌شد ولی با توجه به وقفه 10 ماهه‌ای که بین دو فاز افتاد، بسیاری از دوستان-از جمله خود آقای برزیده-کارهای جدیدی را آغاز کردند.

به همین دلیل ادامه همکاری میسر نبود. البته بخش‌هایی که متعلق به فاز دوم هستند و توسط آقای قویدل کار شدند از لحاظ فضا در فضایی متفاوت به نسبت فاز اول قرار دارند و به نظر من حتی اگر تغییری در فضای کارگردانی دیده بشود خیلی به کار لطمه نخواهد زد و کار را دو دست نخواهد کرد، چون دو فضای کاملاً متفاوت را در این دو فاز می‌بینیم. من از بخش دوم صحنه‌های زیادی را ندیدم ولی در حد دو، سه سکانسی که دیدم، به نظرم آمد که سریال سکانس‌های بسیار خوبی دارد و به نظرم می‌آید که مخاطبان تا به حال کمتر با چنین صحنه‌هایی روبه‌رو شده باشند. از همین جهت تماشای این فضا‌ها می‌تواند برای آن‌ها جذاب باشد.

کاراکتر پروانه دارای چه مشخصه‌هایی بود که برای شما جذابیت پیدا کرد و تصمیم گرفتید آن را بازی کنید؟

من در ادامه کارهایی که در حوزه دفاع مقدس داشتم با بازی در این کار پنجمین حضور در فیلمی با موضوعیت دفاع مقدس را تجربه کردم. فکر می‌کنم ما کمتر از این زاویه خانواده‌هایی که عزیزانشان را به جنگ می‌فرستند، مورد نظر قرار دادیم. خانواده‌هایی که منتظر بازگشت عزیزانشان هستند و از فرزندان یا همسرانشان هیچ اطلاعی ندارند و عزیزان آن‌ها در اسارت به سر می‌برند. صبوری و استقامتی که خانواده‌ها برای بازگشت عزیزانشان به خرج داده‌اند، در این فیلمنامه بسیار مورد توجه قرار می‌گرفت و این موضوع برای من بسیار جذاب بود. اتفاقی که در دو فضای متفاوت در داستان «دولت مخفی» روایت می‌شد (فضای پیرامون خانواده، اسرا و رزمنده‌ها در اردوگاه) برای من جالب بود و پرداختن به این دو بخش در کنار هم، برای من نوعی انگیزه برای بازی در این پروژه محسوب می‌شد. علاوه بر این موضوع، حضور در این پروژه برای من مانند یک عکسی بود که به آلبوم کار‌هایم آن را اضافه کردم و این پنجمین کاراکتری بود که من در این فضا بازی می‌کردم.

پروانه دختری است که دانشجوی دوره اول انقلاب فرهنگی است. دختری بسیار پرشور است و نگاهش به دنیا و روابط با سعید متفاوت است. سعید کاراکتری است که به دلیل اصالت جنوبی‌اش فضای جنگ کاملاً برایش ملموس است و نگاهش به جنگ به نسبت پروانه بسیار متفاوت است. تلاقی این دو کاراکتر با هم و تأثیرگذاری سعید بر روی کاراکتر پروانه برایم جذاب بود.

پروانه نگاه تئوریکی نسبت به ماجرای جنگ دارد و همه چیز برایش در حد چیزهایی است که در کتاب‌ها خوانده است، درصورتی که سعید از نزدیک این موقعیت را حس کرده بود و به همین دلیل جنس نگاه این دو کاراکتر با هم متفاوت بود. کاراکتر پروانه در قسمتی از داستان با موقعیتی ر‌وبه‌رو می‌شود که باید دست به یک انتخاب بزند. انتخاب میان بودن سعید در کنارش یا فرستادن او به جبهه. در ‌‌نهایت آنقدر عزم سعید راسخ است که پروانه در برابر آن همه شور و اشتیاق نمی‌تواند خواسته دیگری داشته باشد و خود به خود می‌پذیرد که همسرش را راهی سفری کند که ممکن است بازگشتی هم برایش وجود نداشته باشد. تجربه این وجوه از کاراکتر پروانه برایم جذاب بود. به نظرم «دولت مخفی» نمایش یکسری اتفاق‌هایی است که در سال‌های جنگ رخ داده و تصویرسازی آن اتفاق‌ها، مخاطب را با وجوه پنهان زندگی خانواده‌ها در آن سال‌ها آشنا می‌کند.

شما در این سریال برای دومین بار نقش مقابل پژمان بازغی را ایفا کردید. از تجربه همبازی شدن مجدد با آقای بازغی بگویید.

من خیلی خوشحال بودم که این اتفاق افتاد. چرا که تجربه 10 ماهه همکاری با ایشان در مجموعه «همچون سرو» به ما کمک کرد که بتوانیم خیلی سریع به نقش‌هایمان برسیم. وقتی تجربه همکاری با یک بازیگری را از پیش داشته باشیم با قلق‌ها و شگردهای بازی و حال و هوای کار کردن با آن بازیگر آشنا می‌شویم. این تجربه همکاری برای رسیدن به نقش‌هایمان به ما کمک کرد. اتفاقاً در پروژه جدیدی که این روز‌ها مشغول آن هستم (مجموعه تلویزیونی «بی‌قرار») برای سومین بار قرار است با آقای بازغی همبازی شوم. این نقش، نقش متفاوتی با دو نقش پیش است و فکر می‌کنم تجربه متفاوتی برای هر دوی ما باشد.

از دغدغه‌های این روز‌هایتان برایمان بگویید.

این روز‌ها مشغول پروژه «بی‌قرار» هستم که تصویربرداری بخشی از آن، سال گذشته انجام شده بود و امسال قرار است باقی پروژه را به اتمام برسانیم. علاوه بر این پروژه که این روز‌ها بیشتر مشغول آن بودم، امسال تصمیم دارم اگر خدا بخواهد در حوزه تهیه و تولید ورود پیدا کنم. بنابراین در این مدت بیشتر مشغول به خواندن فیلمنامه‌های متفاوت بودم تا بتوانم فیلمنامه مناسبی برای شروع کار انتخاب کنم.

آیا برای انتخاب فیلمنامه موضوع و فضای خاصی را مدنظر دارید و براساس یک پیش فرض مطالعه فیلمنامه‌ها را انجام می‌دهید؟

من بیشتر به دنبال یک قصه خوب می‌گردم و سعی نمی‌کنم ذهنم را به یک ژانر خاصی محدود کنم. وقتی ما در مقام بازیگر قرار داریم فیلمنامه‌ها را جور دیگری می‌بینیم. ولی وقتی قرار باشد به فیلمنامه در مقام یک تهیه‌کننده نگاه بیندازیم این نگاه طور دیگری خواهد شد. من در حال حاضر چند ماه است که فیلمنامه‌های مختلفی را مطالعه کرده‌ام ولی هنوز به نتیجه خاصی نرسیده‌ام و نتوانسته‌ام فیلمنامه‌ای از میان آن‌ها انتخاب کنم، البته شاید این فیلمنامه‌ها را کمی سخت‌گیرانه مورد ارزیابی قرار می‌دهم، چون وقتی برای اولین بار قرار است تجربه تهیه‌کنندگی داشته باشم، سعی می‌کنم بهترین چیز را انتخاب کنم.

موضوعی که بیشتر دغدغه فکری خودم است پرداختن به موضوعات اجتماعی است و بیشتر دوست دارم در خصوص معضلاتی که در جامعه با آن‌ها رو‌به‌رو هستیم، کار کنم.

آیا مدنظرتان هست با فیلمنامه‌نویسان شاخص و سر‌شناس کار کنید یا این‌که تجربه مطالعه فیلمنامه‌های جوان‌تر‌ها را هم از دست نمی‌دهید؟

من در کل، برای خودم محدودیتی در انتخاب فیلمنامه قرار نمی‌دهم و همه چیز را آزاد و‌‌ رها در ذهنم می‌گذارم تا محدودیتی برای انتخاب نداشته باشم و خودم را محدود به اسامی نویسنده‌ها نمی‌کنم. من در این مدت، هم از نویسنده‌های با اسم و رسم فیلمنامه خوانده‌ام و هم از نویسنده‌های نوپا و نا‌شناس، ولی هنوز نتوانسته‌ام متن قابل توجهی را برای کار انتخاب کنم. فکر می‌کنم مهم‌ترین مرحله برای یک تهیه‌کننده همین مرحله انتخاب فیلمنامه باشد. چرا که پس از انتخاب فیلمنامه پروسه پیش تولید و تولید با انتخاب یک پست پروداکشن خوب در یک فضای فنی و تکنیکی جلو خواهد رفت. فیلمنامه برای ساخت فیلم از نظر من مثل نقشه یک ساختمان است که هرچقدر در ساخت آن هزینه کنیم و زحمت بکشیم، اگر نقشه درستی برای آن انتخاب نکرده باشیم پروژه موفقی نخواهیم داشت. مسئله انتخاب فیلمنامه و نداشتن داستان مناسب معضلی است که چه در سینما و چه در تلویزیون با آن رو‌به‌رو هستیم چرا که بسیاری از تهیه‌کنندگان از روی این موضوع به راحتی می‌گذرند. من دوست داشتم این کار را برای جشنواره امسال داشته باشم ولی متأسفانه هنوز به نتیجه خاصی نرسیده‌ام.

آیا برای ساخت فیلمتان به کارگردان خاصی فکر کردید؟

در وهله اول به کار کردن با جوان‌تر‌ها فکر کرده بودم. بچه‌هایی که با وجود انگیزه‌های خوب و فکرهای خلاق، هنوز فرصتی پیدا نکرده‌اند که استعداد و توانایی‌هایشان را بروز دهند. ولی در حقیقت در حال حاضر بیشتر تمرکزم را روی انتخاب فیلمنامه گذاشته‌ام تا پس از انتخاب آن بر اساس حال و هوای فیلمنامه برای انتخاب کارگردانی که متناسب با شرایط و فضای ژانر و داستان باشد، اقدام کنم.

از فعالیت در زمینه گرافیک و همکاری با شهرداری چه خبر؟

این بخش کارم هم همچنان در جریان است. قرار است به زودی یک پروژه را برای منطقه21 تهران کار کنیم و در حال حاضر در بخش طراحی آن هستیم و کار در حال طی کردن مراحل اداری است. اگر به خوبی مراحل آن طی شود تا پیش از پایان سال کار را شروع خواهیم کرد.

و کلام آخر؟

این روز‌ها اتفاقات ناگواری که در جامعه هنری پیش آمده به شدت من را تحت تأثیر قرار می‌دهد. فوت مرتضی پاشایی و مجید بهرامی از آن اتفاقات ناگوار بود که من را بسیار ناراحت کرد. من در سال‌های اخیر بسیاری از دوستان و نزدیکانم را در اثر بیماری سرطان از دست دادم و از این شرایط خیلی متأسف می‌شوم که چرا این بیماری با این شدت پیش می‌رود و جوانان را از ما می‌گیرد.

من در سال 93 نه نفر از اطرافیانم را به خاطر همین بیماری از دست دادم و خواهشم از مسئولان این است که فکری به حال اوضاع سلامت و بهداشت کنند تا در حد امکان این بیماری را بتوانیم از بین ببریم. (روزنامه صبا)

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید