CRI Online
 

کشمکش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بر سر مرتضی پاشایی

GMT+08:00 || 2014-11-18 07:26:44        cri
یک پژوهشگر حوزه روزنامه‌نگاری و رسانه‌های آنلاین با بیان این نکته که سرعت بالای انتقال پیام در شبکه‌های اجتماعی باعث شده که رسانه‌های جریان اصلی از شبکه‌های اجتماعی جا بمانند، درباره ماجرای درگذشت مرتضی پاشایی می‌گوید، چون این رسانه‌ها از موج اول خبر جا ماندند، سعی کردند در موج دوم، این عقب ماندگی را با تیترها و مطالبی که در آن کلمه «پاشایی» می‌آید، جبران کنند. کلمه «پاشایی» تَگِ (برچسب) داغ این روزهاست و رسانه‌ها برای سبقت گرفتن از یکدیگر، در موتورهای جستجو سعی می‌کنند بیشتر از این کلمه استفاده کنند.

مصطفی قوانلو قاجار - پژوهشگر حوزه روزنامه‌نگاری و رسانه‌های آنلاین - در گفت‌وگو با خبرنگار بخش رسانه ایسنا، درباره واکنش‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی درباره بیماری و مرگ مرتضی پاشایی - هنرمند فقید - اتفاق افتاده است، گفت: مهمترین نکته‌ای که در این زمینه دیده می‌شود این است که حجم و سرعت انتقال پیام در شبکه‌های اجتماعی خیلی بالاست و اتفاقی که اکنون می‌افتد این است که رسانه‌های جریان اصلی از نظر سرعتِ خبررسانی جا می‌مانند. موج اول خبررسانی درباره بیماری مرتضی پاشایی و مرگ او آن قدر قوی بود که رسانه‌های اصلی را مجاب کرد تا با حجم بسیار زیادی شروع به تولید محتوا درباره وی کنند.

او ادامه داد: این مسئله نشان از قدرت شبکه‌های اجتماعی است. در واقع شبکه‌های اجتماعی این قدرت را پیدا می‌کنند که هر خبر یا اتفاقی را به‌سرعت پوشش دهند و درباره آن مانورهای خبری داشته باشند. بلافاصله پس از یک اتفاق، واکنش‌ها، ویدئوها و عکس‌های مختلف درباره آن منتشر می‌شود. یعنی تا یک رسانه رسمی بخواهد خبری را پوشش دهد، شبکه‌های اجتماعی از مرز خبر گذشته‌اند و وارد مرحله فیدبک یا بازتاب خبر شده‌اند.

قوانلو قاجار سپس اظهار کرد: کسی فکرش را نمی‌کرد که قضیه درگذشت مرتضی پاشایی تا این حد گسترده شود و بازتاب پیدا کند. به همین دلیل این موضوع رسانه‌های رسمی را شوک‌زده کرد؛ به عنوان مثال شایعاتی منتشر شد درباره اینکه صداوسیما نمی‌خواسته اخبار مربوط به این موضوع را پوشش دهد، اما ناگزیر شده است به آن بپردازد و... .

او همچنین با بیان اینکه رسانه‌های اجتماعی بر رسانه‌های جریان اصلی شامل نشریات و سایت‌های خبری تأثیر می‌گذارند، ادامه داد: موضوعی که اتفاق افتاد این بود که رسانه‌ها دیدند این مسئله چقدر مهم است و مجبور شدند درباره آن تولید محتوا کنند. شاید در حالت عادی این موضوع این همه برای رسانه‌ها اهمیت نداشت، اما الآن مطالب متنوعی را از آن منتشر می‌کنند، به طوری که چند خبر اول بخش‌های پربیننده خبرگزاری‌ها درباره درگذشت این هنرمند است. این نشان می‌دهد که رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به قدری تأثیرگذار باشند که در نحوه تولید محتوای رسانه‌های اصلی تغییر ایجاد کنند.

قوانلو قاجار در ادامه درباره انتشار مطالب مختلف از جمله اخبار نادرست و محتواهای نامناسب درباره بیماری و مرگ مرتضی پاشایی در رسانه‌های مجازی گفت: اتفاقی که همیشه می‌افتد این است که جریان رسانه‌های اجتماعی آسیب‌زا هم هستند و کسی نمی‌تواند منکر این قضیه شود. ممکن است افرادی از این جریان استفاده کنند تا در رسانه‌های اجتماعی شهرت و محبوبیت بیشتری کسب کنند. بعضی از کاربران می‌خواهند محتوایی تولید کنند که دیگران طرفدار آن شوند. به همین دلیل مقابل بیمارستان حضور پیدا می‌کنند و از حضور خود ویدئو تهیه می‌کنند تا این مسئله باعث کسب شهرتشان در شبکه‌های اجتماعی شود.

او سپس تأکید کرد: در همه جای دنیا در شبکه‌های اجتماعی چیزهایی منتشر می‌شود که ممکن است کاربران دیگر آن‌ها را نپسندند یا افکار عمومی به آن واکنش منفی نشان دهند. این اتفاق ناگزیر است و امکان دارد در آینده هم بارها رخ دهد. نمی‌شود به بهانه آن گفت که نباید از رسانه‌های اجتماعی یا شبکه‌های اجتماعی استفاده کرد. رسانه‌ها باید روی آموزشِ روشِ درست استفاده از رسانه‌های اجتماعی کار کنند.

این پژوهشگر همچنین در تحلیل رفتار افرادی که در اجتماعات مربوط به این موضوع شرکت می‌کنند تا ویدئوها و عکس‌های خود را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند، گفت: این موضوع بیشتر برای کسب شهرت و محبوبیت است. افراد در شبکه‌های اجتماعی می‌دانند که این روزها نحوه لایک گرفتن متفاوت شده است. امروز کسی می‌تواند در این شبکه‌ها پرطرفدار شود که به‌روزتر باشد و تعداد پیام‌های بیشتری را منتشر کند. در نتیجه بعضی افراد حاضرند برای اینکه محتوایی متفاوت منتشر کنند، در مراسم حضور پیدا کنند و ویدئو و عکس‌های اختصاصی خودشان را منتشر کنند.

او درباره تفاوت‌های این نوع فعالیت‌های کاربران با روزنامه‌نگاری شهروندی اظهار کرد: شاید از این جهت که این کار نوعی تولید محتواست، به رسانه‌های شهروندی شبیه باشد. اما معمولا این موضوع جنبه شخصی دارد. وقتی کسی از خودش سلفی می‌گیرد، روزنامه‌نگار شهروندی نیست، اما وقتی ویدئویی از تشییع جنازه و واکنش‌های مردمی می‌گیرد و در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارد؛ یعنی اطلاع‌رسانی می‌کند و واکنش‌های پس‌زمینه را منتشر می‌کند، می‌توان گفت کارش نوعی روزنامه‌نگاری شهروندی است. به هر حال سلفی گرفتن و کارهای آسیب‌زا کاملا متفاوت است. بعضی افراد از خودشان در حال گریه کردن سلفی می‌گیرند و با پیامِ «همین حالا جلوی بیمارستان بهمن (محل درگذشت مرتضی پاشایی)» آن را منتشر می‌کنند. این‌ها استفاده شخصی است و جنبه‌های روزنامه‌نگاری شهروندی ندارد.

قوانلو قاجار با تأکید بر اینکه این پدیده‌ها در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد، گفت: جایی خواندم که نوشته بودند چون مردم ما بیکارند و تفریح ندارند، این کارها را می‌کنند، اما من فکر نمی‌کنم این کارها برای تفریح باشد، بلکه این فعالیت‌ها بیشتر برای کسب شهرت و محبوبیت انجام می‌شود. علاقه به کسب شهرت است که آدم‌ها را وادار می‌کند به خود زحمت بدهند، در اجتماعی شرکت کنند و به قصد تولید محتوا تصویر و ویدئو تهیه کنند.

این پژوهشگر در ادامه در پاسخ به این پرسش که هنگام وقوع اخبار ناراحت‌کننده از درگذشت هنرمندان، رسانه‌ها باید چگونه این اخبار را منعکس کنند که بر مخاطب تأثیر منفی نداشته باشد، گفت: در این زمینه نمی‌شود تعیین تکلیف کرد. هر رسانه‌ای باید بین اخبار مثبت و منفی که منتشر می کند، توازن برقرار کند. این هم به عهده خود رسانه‌هاست که اگر نسبت اخبار منفی بالاست، آن را کم کنند. همچنین رسانه‌ها این قدرت را دارند که هم در رسانه‌های مجازی، هم در روزنامه‌های چاپی خبری را برجسته کنند یا نکنند.

او همچنین درباره نحوه انعکاس اخبار مربوط به درگذشت افراد بر اثر سرطان و آموزش به مخاطبان درباره این بیماری اظهار کرد: رسانه‌ها نباید اخباری منتشر کنند که باعث شود افکار عمومی این گزاره را بپذیرد که هر کسی سرطان می‌گیرد، درمان نمی‌شود و به‌زودی می‌میرد. این نوع خبررسانی آسیب‌زاست. رسانه‌ها باید توجه مخاطبانشان را به این موضوع جلب کنند که 40 درصد از سرطان‌ها درمان‌پذیر هستند و بسیاری از سرطان‌ها را می‌شود به‌راحتی درمان کرد. اگر افراد سالانه چکاپ کنند، کمتر دچار سرطان می‌شوند و در صورت ابتلا به این بیماری می‌توانند به‌سرعت درمان شوند. باید روی این مسائل کار شود و اطلاع‌رسانی صورت گیرد.

قوانلو قاجار ادامه داد: اما بعضی از رسانه‌ها چه رسانه‌های مکتوب و چه رسانه‌های مجازی، وقتی از موج اول خبر جا ماندند، سعی کردند در موج دوم، این عقب ماندگی را با تیترها و مطالبی که در آن کلمه «پاشایی» می آید، جبران کنند. به همین دلیل تیتر بسیاری از روزنامه‌ها در روزهای اخیر درباره مرتضی پاشایی است. کلمه «پاشایی»، تگ داغ این روزهاست و رسانه‌ها هم این موضوع را می‌دانند و برای سبقت گرفتن از یکدیگر در موتورهای جستجو سعی می‌کنند تا بیشتر از این کلمه استفاده کنند، بنابراین حجم اخبار تولیدی در این مورد بالا می‌رود.

او افزود: رسانه‌ها سعی کردند با این موضوع مخاطبان را به کلیک بیشتر یا خرید بیشتر نشریه وادار کنند. بنابراین مباحث اقتصادی هم تأثیرگذار است. در همه جای دنیا هم وقتی رسانه‌ها می‌بینند پدیده‌ای مورد توجه زیاد مردم قرار می‌گیرد، آن را پررنگ می‌کنند تا بتوانند از آن پول دربیاورند و رسانه خود را بفروشند. سایت‌های خبری هم به دنبال کلیک بیشتر و جذب آگهی بیشتر هستند. اتفاقی که الآن دارد می‌افتد، تحت تأثیر موضوع اقتصاد رسانه‌ها هم هست. ممکن بود موضوع خبر چیز دیگری باشد، اما به هر حال طبیعت رسانه این است که وقتی چیزی مورد توجه افکار عمومی قرار می‌گیرد، روی آن مانور بیشتری بدهند.

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید