روزنامه گلوبال تایمز : چین و روسیه زوج موقت ژئوپلیتیک نیستند

لی که چیانگ نخست وزیر چین از دیدار خود از روسیه که چندی پیش صورت گرفت، به دستاورردهای فراوان رسیده است.دو طرف حدود 40 توافق نامه دولتی و تجاری در زمینه های مختلف مانند انرژی، فضانوردی، مترو، انرژی هسته ای و بانکداری را به امضا رساندند.

در دو روز اخیر غرب با دیدگاه بسیار پیچیده، در آغوش کشیدن اژدها و خرس را نظاره گر بود. بسیاری از رسانه های غربی معتقدند، تحریم غرب روسیه را به آغوش چین انداخته است. چین بزرگ ترین بهره مند مقابله غرب و روسیه است.

اظهارات غرب به روشنی یکی از علل نزدیک شدن چین و روسیه است. اما غربی ها باید بدانند، سفر کنونی لی که چیانگ نوزدهمین ملاقات نوبتی نخست وزیران چین و روسیه است. روابط چین و روسیه از حیات مهم برخور است. اگر همکاری چین و روسیه بخش جانبی برخورد غرب با چین و روسیه تلقی شود، این نشانگر مرکزگرایی بیش از حد غرب است .

روابط مسکو و پکن در مدت طولانی تیره بود، اما از دهه 90 قرن گذشته ، دو طرف از گذشته خود عبرت گرفته اند، روابط دوستانه دو کشور از دوران سرد و گرم مانند روابط کنونی غرب و روسیه فراتر رفته است . روسیه در زمان یلتسین، سیاست خارجی غرب گرایی را اجرا کرد، اما یلتسین همچنین مبتکر مهم روابط نوین چین و روسیه بود .

تقابل واشنگتن و مسکو به زمان پیش تر باز می گردد، اما آمریکاییان از گذشته خود عبرت نگرفته اند! آنان فقط می خواهند با تجربه جنگ سرد که منجر به انحلال شوروی پیشین شده، بر روسیه فشار آورند.

چهره زشت گاه به گاه غرب موجب شده است که چین و روسیه روابط برابر و دوستانه دو طرف را گرامی دارند . دوستی درازمدت به تدریج به عادت دو کشور همسایه بزرگ تبدیل شده است . به عبارت دیگر ، حتی اگر زمانی غرب روسیه را مورد تحریم قرار ندهد، روابط چین و روسیه بازهم زنده می ماند.

توسعه و همکاری، موضوع اصلی جوامع اقتصادی نوظهور آسیا محسوب می شود، حتی چین و هند دو کشور دارای اختلافات بزرگ در مساله ارضی نیز به همکاری علاقه دارند. اختلافات ارضی دو کشور تقریبا در حال توقف است.

غرب مایل است نسبت به این موضوع مطمئن شود که روابط بین چین و روسیه محتاطانه است، چرا که چنین رابطه ای مانعی برای ارتباط دوستانه میان دو کشور خواهد بود. روابط چین و روسیه باید همانند روابط چین و آمریکا یا چین و ژاپن سرشار از همکاری و رقابت حتی مقابله باشد.

جهان غرب به طور کلی روابط صاحب و بنده به سرکردگی آمریکا است، در حالی که روابط چین و روسیه و جوامع اقتصادی نوظهور روابط برابر است و این رابطه ای با جاذبه بیشتر است. روابط آمریکا و روسیه پس از جنگ سرد برابر نبوده است. استراتژی آمریکا همیشه فشار بر فضای راهبردی روسیه است، حتی گاهی روابط سیاسی دو کشور تنش زا بوده، اما اعمال فشار به فرهنگ روسیه از سوی جامعه آمریکا نیز متوقف نشده است.

روابط شرکای راهبردی همه جانبه چین و روسیه قدرتی ویژه از خود نشان داده است. علاوه بر قدرت نیرومند هر دو طرف و مکمل بودن یکدیگر، روابط دو کشور همچنین واقع بینانه و عملی است . اما غرب این روابط را به درستی نمی شناسد. به نظر آنان، چین و روسیه زوج موقت ژئوپلیتیکی هستند.