Wed  may 14th  2025  
CRI Online

مصاحبه با مجید صالحی و صحبت از سریال ابله

GMT+08:00 || 2015-02-25 16:10:51        cri توصیه کنید   چاپ   پست الکترونیکی   اندازه قلم

نادیده گرفتن تئاتر آزاد

فیلم «مجرد ۴۰ساله» یک کار سینمایی مفرح است. در این کار همکاری خوبی با ماهایا پطروسیان، مهران غفوریان، امیر نوری، سیروس گرجستانی و. . . داشتم. بحث این است که به نظرم هر نوع خوراک فرهنگی باید برای مردم باشد. مثلا در حیطه تئاتر همان‌طور که تئاتر شهر را داریم، تئاتر ایرانشهر را هم داریم و تئاتر آزاد هم هست.

من در تئاتر ایرانشهر بودم، اما نمی‌توانم چون به تئاتر آزاد علاقه ندارم آن را منکر شوم. نمی‌توانم این قشر عظیمی که این کارها را دوست دارند، ندید بگیرم. اتفاقا خیلی‌ها آن نمایش‌ها را دوست دارند و سالن‌های‌شان نیز پر می‌شود. خب آن سبک تئاتر هم باید باشد. همه که نمی‌روند تئاتر شهر.

در تدارک پایان‌نامه فوق لیسانس

امسال درگیر ترم سوم دانشگاه برای فوق‌لیسانس کارگردانی هستم. ترم بعد باید پایان‌نامه‌ام را ارائه کنم. برای همین فرصتی برای کار تئاتر نداشتم. ابتدای سال پیشنهادی از دوست عزیزم، کوروش نریمانی داشتم با نام «دون کامیلو» که سر کار «مدینه» بودم و کمی هم حالم خوب نبود و نتوانستم بروم. کار آقای برهانی‌مرند هم بود با نام «مرگ فروشنده» که آن هم نشد. از طرفی هم درگیر دوقلوهایم بودم و نشد کاری بپذیرم.

نوکر همسرم و زحماتش

با آمدن دوقلوها زندگی‌ام تغییر زیادی کرده است. طوری که دعا می‌کنم معجزه‌ای شود که به هر ترتیبی ۲۴ ساعت تبدیل به مثلا ۳۰ ساعت شود چون واقعا وقت کم می‌آورم. اتفاق سخت و در عین حال بسیار لذت‌بخشی است. مثلا شش ماه گذشته و تجربه عجیبی بود. نمی‌گویم کمرم شکست فقط از چند جا ترک برداشت اما حالا که بچه‌ها به نوعی تازه ما را می‌شناسند و لبخند می‌زنند خیلی خیلی لذت‌بخش است. البته بیشتر سنگینی و فشار بچه‌داری روی دوش همسرم است و من واقعا می‌گویم ممنونم و نوکرش هستم. مادر بودن بسیار سخت است و خدا همه مادرها را سلامت نگه دارد.

زحمت ۱۰ برابر دوقلوها

همسایه ما یک فرزند دارند. به ما می‌گویند وقتی خسته می‌شویم مدام یاد شما می‌افتیم که دوقلو دارید و می‌گوییم شما چه می‌کشید؟ باید بگویم اینطور نیست که وقتی دوقلو داشته باشید زحمت شما دوبرابر می‌شود بلکه شاید زحمت شما ۱۰ برابر شود. من آن اوایل شاید شبانه روز فقط یک ساعت می‌خوابیدم. اوضاع برای همسرم بسیار سخت‌تر بود اما آن بی‌خوابی و. . .

برای سه ماه اول بود که طی شد. خدا را شکر بچه‌ها با هم هماهنگ هستند.

از رسیدگی به یکی از آنها فارغ می‌شوید، نوبت رسیدگی به دیگری می‌شود. یکی را بغل می‌کنی آن یکی شیر برمی‌گرداند، یکی را می‌خوابانی آن یکی بیدار می‌شود و… اما بودن حنا و آروین واقعا لذت عجیبی است.


1 2 3 4 5 6 7
اخبار مرتبط
پیام شما
رسانه ها
برگزیده ها
خبرهای تصویری
بشنوید
ببینید