مردی میلیونر از درد چشم خواب نداشت. او نزد همه دکترها رفت و انواع داروها را استفاده کرد اما چشمانش درمان نشد، بنابراین تصمیم گرفت نزد راهب مقدس برود. راهب به او گفت که برای مدتی نباید به هیچ رنگی به جز رنگ سبز نگاه کند... بنابراین میلیونر دستور داد هر آن چه را که اطرافش بود به رنگ سبز تهیه کنند.. از لباس و کفش و ظروف گرفته تا ماشین ... پس از این که چشمانش درمان شد به عنوان قدردانی راهب را به خانه خود دعوت کرد...