در این داستان گفت و گوی دو پیک را می شنوید که در راه رسیدن به شهر پکن هستند. یکی از آن ها خاطرات عجیب و باورنکردنی از سفرهای خود به دهکده هایی که بین راهشان تا شهر پکن وجود دارد می گوید. اما هر بار که به دهکده ای می رسند او به بهانه ای مانع حضور در دهکده می شود و از همراهش می خواهد تا برای رسیدن به دهکده بعدی صبوری کند... این هم صحبتی ادامه پیدا می کند و آن ها هر بار از دهکده ها می گذرند تا نهایتا ...!