CRI Online
 

شعری برای بهار

GMT+08:00 || 2014-01-22 17:42:13        cri

آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب

با صد هزار زینت و آرایش عجیب

شاید که مرد پیر بدین گه جوان شود

گیتی بدیل یافت شباب از پی شبیب

چرخ بزرگوار یکی لشکری بکرد

لشکرش ابر تیره و باد صبا نقیب

خورشید ز ابر تیره دهد روی گاه گاه

چونان حصاری که گذر دارد از رقیب

یک چند، روزگار جهان دردمند بود

به شد که یافت بوی سمن را دوا طبیب

باران مشک بوی ببارد نو به نو

و ز برف برکشید یکی حله قصیب

گنجی که برف پیش همی‌داشت گل گرفت

هر جویکی که خشک همی‌بود شد رطیب

لاله میان کشت درخشد همی ‌ز دور

چون پنجه عروس به حنا شد خضیب

بلبل همی‌بخواند بر شاخسار بید

سار از درخت سرو مر او را شده مجیب

رودکی

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید