CRI Online
 

چترها را باید بست

GMT+08:00 || 2013-09-13 15:41:15        cri

این روزها هوای پکن خیلی دلنشین و خاطره انگیز است؛ در روزهایی که به پاییز نزدیک می شویم پکن کاملا پاییزی شده است و باران و هوای ابری گاهگاهی آدم را می کشاند به اوج خاطرات پاییزی دوران کودکی و روزهای گذشته؛ البته اگرچه هنوز برگ درختان حتی به زردی هم نمی زند اما هوا آن قدر قشنگ و دوست داشتنی شده که می تواند ذهن را از برگ های زرد پاییزی منحرف کند و بدون توجه به آن برای تو یک پاییز تمام و کمال بسازد..

همین هوای پاییزی گاهی با باران های سیل زا همراه می شوند، همین دیشب چنان بارانی می بارید که کف خیابان ها آب پر شده بود و به غیر از این که عابری در سطح خیابان نمانده بود مگر از سر ناچاری، حتی عبور و مرور ماشین ها هم به حداقل ممکن رسیده بود؛ در همین هوای پاییزی یکی از عادت های من که نه به خواسته خودم بلکه به اجبار دیگران دارد تغییر می کند رفتن زیر چتر است؛ خانم های چینی که مشهور هستند به داشتن چتر در هر نوع آب و هوایی چه آفتابی، چه ابری، چه بارانی و چه برفی، اما یکی از ویژگی های من همیشه این بوده که در سخت ترین باران ها هم ترجیح می دادم زیر باران بروم و از خیس شدن لذت ببرم جای این که چتری بالای سرم بگیرم!

گاهی حتی اگر خودت پافشاری می کنی بر این که خودت باقی بمانی اما آدم های دیگر به تو این اجازه را نمی دهند! هر بار که بارانی بارید و من خواستم از خیس شدن زیر باران لذت ببرم چتری ناخواسته بالای سرم قرار گرفت... چتری که به هر حال یا از طرفی دوستی بالای سرم گرفته شد و یا رهگذری با فکر به این که ممکن است مریض شود آن را تا یک مسیری بالای سرم گرفت، و من: ممنون من از بودن زیر باران لذت می برم؛ پاسخ: مریض می شوی دختر، این باران فرق می کند با باران هایی که می شود زیر آن ها رفت و از خیس شدن لذت برد!

و من چاره ای ندارم جز سکوت!

اما اگرچه همیشه به اجبار چتری بالای سرم گرفته شده باز هم به این فکر می کردم که باران برای لذت بردن است و در هر حالتی باید از بارش باران این نعمت بدون جایگزین خداوند این شادی بی پایان و فرهنگ مشترک همه ملت ها لذت برد؛ به قول سهراب که می گوید:

چترها را باید بست

زیر باران باید رفت

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید