CRI Online
 

تش کرگان رنجیده از سرما اما با لبخندی گرمتر از خورشید

GMT+08:00 || 2013-08-12 17:17:14        cri

امروز 7 اوت از ماکت شهر جدید گوانجو که در حال ساخت است بازدید داشتیم،برنامه ریزی و مهندسی خوبی که برای شهرسازی تدارک دیده اند برایم جالب بود و همه چیز سر جای خودش بود.

بعد از آن از موزه موسیقی دیدن کردیم و سازهای داخل موزه یادآور موسیقی کشور خودم بود و چقدر با اینکه فاصله ها زیاد است اما فرهنگ ها به هم نزدیک تر و هر دو کشور از ساز مشابه برای بیان حالات روحی خود استفاده میکنند که نشان از بی معنی بودن مرزها است.

بعد به سمت تش کرگان حرکت کردیم،کوه های پر برف در مسیر بسیار مغرور و لذت بخش بودند و در این گرمای 35 درجه تابستان فکرش هم محال بود که در کوه ها برف باشد اما اینجا پر از برف و هوا نیز که به ارتفاعات میرفتیم سردتر میشد. در کاله کولا که دریاچه ای است با افق کوه های پر برف توقف داشتیم و از مردان جوان بومی که زیورآلات و بدلیجات میفروختند برای دوستانمان سوغات خریدیم از گردنبند تا دستبند.چقدر حس خوبی داشتم و جای خالی دوستان وخانواده ام اینجا خالی بود و بعد سوار اسب شدیم و در آب و با بک گراند کوه عکس یادگاری گرفتیم.

و در انتها به شهر زیبا و دوست داشتنی تش کرگان و به قول مردم تاجیک این منطقه که ورشیده نام دارد رسیدیم،که اکثریت مردم را تشکیل میدهند.شب در هتل های رویایی آنجا که شبیه چادر عشایر این منطقه است ماندیم و آخر شب به دیدن کنسرت محلی رفتیم و برایم جالب بود که جوانان آنجا خوانندگان داخلی ایران و آهنگ هایشان را میشناختند و دیگر شک داشتم که در کشور چین باشم بلکه حس میکردم با مردم استانهای خودم دارم صحبت میکنم و دیگر حس غریبی نداشتم چقدر احساس راحتی میکردم در اینجا.مردمی که سرمای سخت ارتفاعات،چهره اشان را خشن کرده بود اما دلهایشان پر از مهر بود و وقتی میگفتم ایرانی هستم و فارسی صحبت میکنم با من گرم میگرفتند.

امروز 8 اوت صبح برای دیدن مرز چین و پاکستان رفتیم که موفق به دیدن آن نشدیم و در راه بازگشت از یک خانواده احتمالا عشایر که خانواده و وسایلشان را از رودخانه پرآب و وحشی میگذراندند عکاسی کردیم و چقدر مهربان و خوب از ما استقبال کردند و از تمام بدی های انسان های شهر نشین و مغرور به دور بودند.اگر چه خود بسیار سختی میکشیدند اما لبخندشان را پس از طی رودخانه از ما دریغ نکردند.

بعد از یک خانه قدیمی متعلق به تاجیک ها دیدن داشتیم چقدر شبیه خانه های قاجاری ما است با گچبریهای رنگی و سقف چوبی و معرق کاری شده و فرشهای قرمز و رنگی.و زنی آنجا بود سخت کوش با 2 فرزند دوقلوی شیرین تر که تاجیک نیز بودند.

در انتها از قلعه تاریخی شهر سن دیدن کردیم قلعه ای که با دیدنش یاد قلعه های باستانی خودمان در شهر میبد یزد افتادم که به همت مسئولان شهر داشت مرمت میشد.

 

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید