CRI Online
 

تنهایی

GMT+08:00 || 2013-08-01 20:33:02        cri
پیش از این بسیار پیش آمده بود که از خانواده ام دور باشم و به تنهایی مدتی را گذرانده بودم، البته نه ترسی داشتم و نه احساس دلتنگی، که تجربیات زیادی هم در آن مدت کسب کردم. گمان می کردم دختر قدرتمندی هستم که می توانم به این راحتی به تنهایی زندگی کنم و فرصتی دارم که شاید درصد کمی از دختران بدست می آورند. تا اینکه ازدواج کردم و این دوری از خانواده بیشتر شد، و وارد شدن به دوران زنگی مشترک، حدود دوسال...

تو این یه هفته بیشتر از هر زمان دیگه ای به این نتیجه رسیدم تنهایی هم چیز بدی است. اما عادت کردن و وابسته شدن هم از آن بدتر. منظورم البته وابستگی عاطفی بیش از حده. باید جوری با حساسات کنار اومد که وقتی تنها می شی بتونی از پسش بر بیای.

به نظرم احساسات باید متعادل باشه عاشق بودن خیلی خوبه یکی از زیباترین اتفاقات زندگی من است، فکر می کنم بهترین احساسی است که هرکسی می تونه تو دنیا اون رو تجربه کنه. اما نباید به جایی رسید که به هر دلیلی از این عشق یگانه دور شد، البته کوتاه مدتش شاید خوب باشه همونطور که برای من بود، تا بتونم به عمق این عشق بیشتر پی ببرم، اما از طرفی هم باید تحمل این دوری رو داشته باشی و بتونی احساساتت رو کنترل کنی.

یک هفته تنهایی درس ها و ترس های زیادی داشت.....

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید