CRI Online
 

نمایش شاهدخت مالن اثر موریس مترلینک با اجرای گروه چینی و فرانسوی

GMT+08:00 || 2010-08-27 09:10:40        cri
«دوستان عزیز،

شماری چینی و فرانسوی را در کنار هم تصور کنید. تصور کنید که نیمی از آنها قادر به دیدن نیستند. تصور کنید که آنها در پکن مدتی در کنار دو تولید کنندۀ حرفه ای تئاتر زندگی و با آنها همکاری کرده اند. تصور کنید آنها با هم نمایشی ملهم از نمایشنامۀ «شاهدخت مالِن» موریس مترلینک تولید کرده اند.

ما مفتخریم که شما را به تماشای این نمایش دعوت کنیم. تشریف فرمایی شما مایۀ سرافرازی ما است...»

این خلاصۀ محتوای نامۀ الکترونیکی بود که همکار فرانسوی ما هفتۀ قبل به تعدادی از دوستان و همکاران فرستاده بود. عصر جمعۀ اندکی بارانی وقتی به اتفاق همکار دیگری به محل اجرای نمایش رسیدیم، یک خانم جوان چینی که بعدا معلوم شد در نمایش هم نقش دارد، با خوشرویی و به زبان فرانسه از ما استقبال کرد و همراه با مقداری چیپس و نوشابه، به هر کدام از ما نسخۀ «آ چهاری» از نمایشنامه به دو زبان چینی و فرانسوی داد. دو بازیگر جوان که در بیرون محوطه زیر درختان سبز نشسته بودند و قبل از اجرا گپ می زدند، وقتی فهمیدند که هیچ کدام از ما نه به چینی و نه به فرانسوی مسلط نیستیم، از این که برای تماشای نمایششان رفته بودیم خوشحال تر شدند و یکی از آنها بعد از مدت کوتاهی که غیبش زد، برگشت و با انگشت مرد مسنی را نشان داد و گفت که او می تواند قبل از آغاز اجرا توضیحاتی دربارۀ نمایش به زبان انگلیسی به ما بدهد.

با ژاک سلام و علیک کردیم و در کنارش نشستیم. با خوشرویی بسیار توضیحات مفصلی دربارۀ موریس مترلینک و سبک نگارش و نمایشنامۀ «شاهدخت مالن» او داد و حتی بعد از آغاز اجرا مدتی سعی کرد تک تک دیالوگ ها را با صدایی آرام ترجمه کند که سرعت رد و بدل شدن دیالوگ ها به دو زبان چینی و فرانسوی مانع شد. حتی یک خانم ژاپنی هم که در بخشی از نمایش ایفای نقش می کرد، مونولوگ هایش را به زبان ژاپنی گفت و فقط بخشی از دیالوگش را به زبان فرانسوی با لهجۀ شدید ژاپنی اجرا کرد که نشان می داد به این زبان مسلط نیست و فقط آنها را حفظ کرده است.

مانع دیگر ترجمۀ همزمان، جلوه های صوتی بود که با وسایلی ابتدایی از قبیل چند ملاقه و قابلمه و چتر ایجاد می شد. بخشی از جلوه های صوتی مخصوص نمایش بود و بخش دیگر برای هدایت بازیگران نابینا تا بتوانند موقعیت خود را در صحنه بسنجند. این جلوه های صوتی با هنرمندی بسیار با جلوه های صوتی خود نمایش هماهنگ شده بودند.

با توضیحات ژاک و مقداری آشنایی به چینی و فرانسوی که دارم، دریافت خوبی از نمایش حاصلم شد. اما برای شخص من مهم تر از نفس نمایش، نحوۀ همکاری اعضای این گروه بود. آنها گروهی از دانشجویان فرانسوی بودند که زبان چینی می آموختند و یا چینی هایی بودند که در رشتۀ زبان فرانسوی تحصیل می کردند. کارگردان و کمک او پیش از آغاز نمایش توضیح دادند که این گروه در طول دو هفته شکل گرفته و تمرینات خود را انجام داده بود.

با شمار زیادی از اصطلاحات و دیگر عناصرِ عالم تئاتر و نمایش و بازیگری در طول زندگی با دانشجویان این رشته در خوابگاه دانشگاه تهران آشنا شدم. یکی از تکراری ترین جملاتی که در آن مدت از زبان دانشجویان می شنیدم این بود که «پلاتو برای تمرین نداریم». منظور از پلاتو، اتاقی است که با امکانات اولیۀ اجرای نمایش و محلی ابتدایی تر برای نشستن تماشاگر مجهز شده است. امیدوارم وضعیت الان بهتر شده باشد.

در مقابل، نمایش «شاهدخت مالن» در یکی از کارگاه های مجموعه ای برگزار شد که ده ها سال قبل یک کارخانۀ ساخت ابزار و تجهیزات برق بوده است. هنوز اسم هایی مثل «بخش کابل» بر روی کارگاه های آن باقی است. تبدیل این کارخانه و کارگاه های قدیمی آن که زمانی در حاشیۀ شهر پکن واقع بوده اما اکنون فاصلۀ چندانی با مرکز شهر ندارد، به محلی فرهنگی و شامل کارگاه های هنری، با استفاده از ابتدایی ترین تجهیزات و مقداری درخت و گل و گیاه، چنان تأثیری در ظاهر آن گذاشته که حتی بر خلاف انتظار، به برج های سر به فلک کشیدۀ اطرافش زیبایی بخشیده است.

خوشبختانه این مجموعه استثنائی نیست و پکن و دیگر شهرهای به ویژه صنعتی چین پر از موارد تغییر کاربری کارخانه های قدیمی به اماکن فرهنگی است.

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید