CRI Online
 

صدا جزئی از زندگی

GMT+08:00 || 2010-04-07 18:52:31        cri
چند وقت پیش در یکی از خبرگزاری های اینترنتی خواندم که با اصلاح قانونی در آلمان، بچه‌های این کشور حق خواهند داشت موقع بازی در اطراف خانه‌ هایشان سر و صدا «هم» بکنند!

با خواندن این خبر به یاد آتش سوزاندن های صبح تا شب در کوچه پس کوچه های شهر و گل کوچک بازی کردن با توپ پلاستیکی دولایه و خاک و خلی برگشتن به خانه های خودمان افتادم که در زمان هایی مثل ماه رمضان بعد از وقفۀ افطار تا نصف شب هم ادامه پیدا می کرد. البته ناگفته نماند شخصاً در بین همۀ این کارهای واجب نگاهی هم به کتاب های درسی ام می انداختم تا عذاب وجدان نگیرم.

این دو کلمه را نگفتم که فکر کنید وضعیت بچه های ایران از بچه های آلمان در مورد سر و صدا کردن بهتر است. این صرفاً مقدمه ای است برای وارد شدن به موضوع تفاوت «نگاه به صدا» در فرهنگ ها و کشورهای مختلف، علی الخصوص بین ایران و چین.

از اولین صبحی که در آپارتمانم در پکن بیدار شدم به وجود چنین تفاوتی پی بردم. اول همراه با پرتوهای خورشید رو به پائیزی که از پنجره می تابید، صدای بی وقفۀ اجرای زندۀ موسیقی یک نی لبک چینی نیز از پارک هلال ماه که ساختمان محل زندگی ام بر آن مشرف است، به گوشم رسید. کمی بعد صدای پیام های چینی و انگلیسی اعلام ایستگاه در اتوبوس ها آمد و از حوالی ساعت هشت صبح، صدای بلند انفجارهای متوالی ترقه های کوچک شروع شد. سپس پخش بلند معروف ترین موسیقی پاپ روز از یک فروشگاه لوازم الکترونیکی در حدود نیم کیلومتری ساختمان.

بر خلاف نگاه منفی که همواره به نوعی در ایران بر موسیقی و آواز وجود داشته و در دورۀ متاخر در مناسبت های مختلف با آنها به عنوان آلودگی صوتی برخورد می شود، این دو، یکی از بخش های جدایی ناپذیر زندگی مردم اقوام مختلف چین است. مردم در هر روزی از فصل سال که دمای هوا قابل تحمل باشد، با هر سطحی از تواناییِ خواندن آواز، نواختن ساز یا هنر رقص در پارک ها جمع می شوند و در گروه های بزرگ و کوچک به همسرایی ترانه های ملی و میهنی یا سنتی می پردازند. گاه آنها را نوازندۀ سازی همراهی می کند و گاه یک یا دو دستگاه آمپلی فایر قابل حمل و یک دستگاه پخش صوت در گوشه ای گذاشته می شود و همراه با موسیقی های بدون آوازی که پخش می شود، شرکت کنندگان همسرایی می کنند و برخی دیگر در گروه های هماهنگ می رقصند. گروه های همخوان متشکل از پیران و جوانان چشم به دفترهای نت و موسیقی خودشان می دوزند و با تمرکز و دقت زیاد همراهی می کنند.

وقتی از همسایۀ چینی ام که به قول خودش عضو یک گروه آواز است و آخر هر هفته با آنها در پارک آواز می خواند، پرسیدم که پیران و جوانانی که هزار کار و گرفتاری دارند و در طول روز همیشه سرگرم آنها هستند، کی فرصت یاد گرفتن آوازها و رقص ها را پیدا می کنند، گفت پایۀ آن در مدارس تدریس می شود و اگر کسی علاقه داشته باشد، بعداً عمیق تر و حرفه ای تر ادامه می دهد. بعد نوبت او بود که از شنیدن این که در مدارس ایران موسیقی تدریس نمی شود و من نت های موسیقی را نمی شناسم، تعجب کند.

بی دلیل نیست که مردم چین به خصوص جوان ها به مراکز کارائوکه علاقۀ زیادی دارند. آنها گاه ساعت ها در خانه ترانه های مورد علاقۀ خود را تمرین می کنند و در عصرهای آخر هفته یا تعطیلات دیگر، همراه با دوستانشان به این مراکز عموماً گران قیمت رفته و ضمن تفریح، هنر خود را به نمایش می گذارند.

صدای انفجار ترقه ها که در روزهای عادی به گوش می رسد، معمولاً از جلوی رستوران های خارج حلقۀ پنجم پکن است که میزبان یک مهمانی عروسی هستند. در روزهای عادی انفجار ترقه در داخل این حلقه ممنوع است.

سمسارها و فروشندگان دوره گرد و حتی فروشگاه های بزرگ کالا و خدمات نیز از بلندگو و پیام ضبط شده برای کار خود، زیاد استفاده می کنند و گاه موسیقی پاپی که از آمپلی فایرهای عظیم کنار فروشگاه ها و رستوران ها پخش می شود، ارتباطی به خدماتشان ندارد.

عموماً چینی ها زود می خوابند و زود بیدار می شوند. حرکت و جنب و جوش در شهرها و روستاها، هر کدام به دلایل مختلف از حدود ساعت شش صبح و حتی زودتر آغاز و در حوالی ساعت ده شب به پایان می رسد. هر روز با آغاز فعالیت مردم، همۀ این صداها علاوه بر صدای حرکت و بوق خودروها که ویژگی زندگی شهری است، به گوش می رسد و در روزهای خاص بعضی از انواع صدا مثل صدای انفجار ترقه و آتش بازی در جشن بهار یا صدای تبلیغات ضبط شدۀ خدمات و کالا توسط بلندگوهای قوی در بازارهای دائمی و موسمی به اوج می رسد. از آنجا که خانواده های کوچک چینی از آغاز هر روز سر کار و مدرسه می روند، معمولاً شکایتی از سر و صدای ساخت و ساز و تعمیر در خانه های همسایه ها نمی شود.

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید