|
||
GMT+08:00 || 2012-02-21 15:39:43 cri |
در دوره دودمان سونگ جنوبی فدرت دولت بسیار ضعیف بود. اقوام و حشی شمالی همیشه به چین تجاوز می کردند و دربار این دودمان، از امپرطور تا وزرایش همه در زندگی فاسد خود غوطه ور بودند و اصلا نمی خواستند بادشمنان مقابله کنند.
یوئه فی مردم استثنائی بود، لذا ارتشی قدرتمند و مجهز تشکیل داد و سربازانی با انضباط تربیت کرد و از هر سو که دشمن هجوم می آورد او با ارتش خود به مقابله برمی خاست. سپاهیانش بقدری شجاع و ورزیده شده بودند که اقوام و حشی تا پرچم ارتش پوئه فی را می دیدند فورا عقب نشینی می کردند و اظهار می داشتند: از جا جنباندن کوه آسانتر است تا شکست دادن ارتش یوئه فی.
یوئه فی در فرماندهی ارتش به انضباط اهمیت فروان می داد. روزی سپاهیانش از دهکده ای عبور می کردند، یوئه فی دید از کلبه ای یک دسته علف برداشته شده است، فرمان داد تحقیق کنند چه کسی از سربازان آن دسته علف را برداشته است و پس از وارسی گزارش دادند اسب یکی از سربازان دسته علف را از کلبه بیرون کشیده و خورده است. یوئه فی فرمان داد صاحب اسب را مجازات کنند.
روزی پسر یوئه فی که در همان ارتش خدمت می کرد، در راه از اسب به زمین افتاد. یوئه فی این وضع را که دید گفت: تو در روزهای معمولی از اسب به زیر می افتی، در روزهای جنگ چطور می توانی با دشمنانی که بر تو استب می تازند مقابله کنی؟ و فرمان داد او را بکشند. اطرافیان او وساطت کردند و عذر خواهی نمودند. سرانجام یوئه فی مجازات پسر را به ضربات چوب تخفیف داد.
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |