CRI Online
 

قول پدر

GMT+08:00 || 2010-07-17 18:37:42        cri
«هر اتفاقی که بیافتد، همیشه در کنارت هستم»!

در سال 1989 زمین لرزه ای به شدت 8.2 ریشتر در آمریکا رخ داد و درکمتر از 4 دقیقه، بیش از 30 هزار نفر کشته شدند.

بعد از لحظات بحرانی و هرج و مرج کامل، پدری به سرعت به سوی مدرسۀ پسرش می رفت و با نگرانی در اطرافش فقط ویرانه می دید. یاد قولی که همیشه به پسرش می داد، افتاد که می گفت: «هر اتفاقی که بیافتد، همیشه در کنارت هستم»! قطرات گرم اشک از چشم هایش جاری شد. جایی که زمانی مدرسه بود، به تلّی از ویرانه بدل شده بود. یک آن گویی ناامیدی و یأس دلش را هم به ویرانه بدل کرد.

او برای پیدا کردن پسرش شروع به کنار زدن آوار کرد. پدران و مادران دردمندی که در اطراف بودند، سعی می کردند او را برای شنیدن خبر سهمگین، تسلی دهند. آنها می گفتند: «دیگر خیلی دیر شده است. همۀ بچه ها کشته شده اند. این کار فایده ای ندارد. به پناهگاهت برگرد».

اما او در جواب همۀ این حرف ها فقط یک جمله را تکرار می کرد: می خواهید به من کمک کنید؟ و به کنار زدن آوار ادامه می داد.

رئیس گروه آتش نشانی هم سر رسید و سعی می کرد او را از منطقۀ خطرناک دور کند. او گفت: اینجا ماندن خیلی خطرناک است. احتمال پس لرزه و فروریختن آوار هنوز وجود دارد. ما خودمان کار را ادامه می دهیم. شما به محل امن بروید! اما او از او هم همان سؤال را پرسید: آیا می خواهید کمکم کنید؟

پلیس به محل آوار مدرسه رسید. به او گفت: این قدر بی تابی نکن! حضور تو برای سایرین هم خطرناک است. به پناهگاه برگرد. ما خودمان کار را ادامه می دهیم.

اما حرف پدر فقط یک جمله بود: آیا می خواهید کمکم کنید؟

او 8 ساعت، 12 ساعت، 24 ساعت، 36 ساعت، 38 ساعت به کنار زدن آوار ادامه داد. تا این که وقتی سنگ بزرگی را به زحمت کنار زد، صدای پسرش را شنید. از شادی پسرش را صدا زد. پسر بچه بعد از شنیدن صدای پدرش، جواب داد: پدر؟ من اینجام. پدر، من به دوست هایم گفتم که عجله نکنند. اگر زنده بمانیم، پدرم حتماً ما را نجات می دهد. او به من قول داده هر اتفاقی که بیافتد، همیشه در کنارم خواهد بود. پدر، تو به قولت عمل کردی.

پدرش با هیجان پرسید: حالت چطور است؟

و جواب شنید: ما 33 نفریم، اما فقط 14 نفرمان زنده مانده است. من خیلی می ترسم. خیلی تشنه و گرسنه هستم. خدا را شکر که اینجایی.

پدر گفت: الان تو را از آنجا بیرون می آورم.

پسر گفت: نه پدر! من بعد از همه خارج می شوم. چون می دانم هر اتفاقی که بیافتد، همیشه کنار منی.

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید