CRI Online
 

K

GMT+08:00 || 2009-05-07 15:58:23        cri

Œ v. 用小刀雕或划:

1:(فعل) حکاکی کردن با چاقو

刻名章

حک مهر

在木头上刻字

حکاکی خطی روی چوب

在石头上刻了一道

حکاکی روی سنگ

 classifer. 时间单位;15分钟为1:

واحد ساعت: ربع ساعت، 15دقیقه یک ربع است

还有一刻不到十二点。

یک ربع تا ساعت 12

八点一刻开始开会。

جلسه ساعت هشت و ربع شروع می شود

Œ n. 被邀请的人;来访的人:

1:(اسم) مهمان، مدعو  

来客 请客

مهمان شدن، میزبانی کردن

他现在有客。

او الان مهمان دارد

 n. 商业、服务行业称服务对象:

2:(اسم) مشتری، آماج خدمت در سنعت تجاری و خدماتی

顾客 旅客

مشتری ، مسافر

Ž n.  旅客:

3:(اسم)  مسافر

客车︱ 客机

اتوبوس مسافربری، هواپیمای مسافربری

客运

مسافربری

Œ n. 按规定分段进行的教学活动:

1:(اسم)  درس، فعالیت تدریسی در زمان قید شده

语文课 体育课

درس زبان و ادبیات، درس ورزش

课程表

برنامه ساعات درس

 n. 教学活动的时间单位:

2:(اسم)  ساعت درس

课时

ساعت درس

今天他上了四节课。

او امروز چهار ساعت درس دارد

kōnɡ

Œ n. 天空:

1:(اسم)  هوا، آسمان

高空︱ 空中

فضا، آسمان

 adj. 没有内容;不切实际:

2:(صفت)  تهی، خالی، پوچ

空想

خیال باف، رویاپرداز

两手空空

تهی دست

空头支票

چک بی محل

Ž adv. 白白地;徒然:

2:(قید)  بی هوده  

空欢喜

الکی خوش

空跑

بی هوده پیمودن

这次又让你空跑了一趟。

این بار شما بی هوده این راه را رفتید
 
kǒnɡ

Œ n.洞;窟窿:

1:(اسم)  سوراخ، غار

孔︱ 毛孔

سوراخ دماغ، سوراخ مو

这座桥有五个孔。

این پل پنج دهنه دارد

 n. 孔子:

2:(اسم)  کنفوسیوس

孔子学院

انستیتوی کنفوسیوس

kònɡ

Œ v. 使空缺;腾出来:

1:(فعل)  خالی گذاشتن

把座位空出来

جای خالی بگذارید

空两个格

دو خانه خالی بگذارید

 n. 空缺的;没有使用的:

2:(اسم)  جای خالی،مستعمل نشده

空地 填空

جالی خالی را پر کنید

他今天有空

امروز او وقت دارد

抽空到我这来一下。

وقت آزاد پیدا کنید و نزد من بیایید

kǒu

Œ n. 口;嘴:

1:(اسم)  دهان

张大口

دهان را باز کردن

开口说话

لب به سخن گشودن

 n. 器物等同外面相通的部位:

2:(اسم)  دهانه، مدخل

门口︱ 瓶口

دم در، دهانه باطری

入口| 出口

ورودی، خروجی

v. :

 (فعل): گریه

笑比哭好。

خندیدن به از گریستن است

这个小孩不爱哭。

این بچه گریه ئو نیست

他感动得哭了。

او آنقدر  متاثر شد که گریه کرد

Œ adj. 苦味:

1:(صفت) تلخ

这种药很苦。

این دارو بسیار تلخ است

良药苦口。

داروی تلخ برای درمان خوب است

 v. 使痛苦;使难受:

2:(فعل) چار غم و اندوه گرداندن

这事可苦了他了。

این امر باعث زحمت او شد

Ž adv.  竭力;耐心地:

3: (قید) با منتهای تلاش، با حوصله

苦练︱ 苦干

با تلاش و پشتکار تمرین کردن ، کار کردن

苦学

با تلاش و سرسختانه آموختن

n. 裤子:

 (اسم): شلوار

短裤 ︱ 长裤

شلوار کوتاه، شلوار بلند

内裤

شورت


1 2 3
اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید