CRI Online
 

تلخی ها و شیرینی های کودکی

GMT+08:00 || 2013-05-30 20:02:35        cri

 

روز جهانی کودک روزی است که برای یادبود و افتخار کودکان شناخته شده است. کشورها و سازمان‌های بین‌المللی مختلف روزهای متفاوتی را به عنوان روز کودک اعلام کرده و آن روز را جشن می‌گیرند.

20 نوامبر روز جهانی کودک است که از سوی سازمان ملل متحد اعلام شده‌است. در این روز مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۵۹ بیانیه حقوق کودک و در سال ۱۹۸۹ نیز کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد.

روز ۱ ژوئن هم در سال ۱۹۴۹ در نشست اتحادیه بین‌المللی دمکراتیک زنان در پاریس به عنوان روز بین‌المللی کودک اعلام شده و در شوروی به عنوان روز کودک شناخته شد و در بسیاری از کشورها هم به عنوان روز کودک تعیین شد.

در سال ۱۹۴۶ بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا، مجمع عمومی سازمان ملل به منظور حمایت از کودکان، سازمانی به نام یونیسف را که ابتدا "انجمن بین المللی ویژه کودکان سازمان ملل" نام گرفت ایجاد کرد. در سال ۱۹۵۳، یونیسف (United Nations International Emergency Fund) یکی از بخش‌های دایمی در سازمان ملل شد و روز ۸ اکتبر روز جهانی کودک نام گذاری شد.

در ایران روز جهانی کودک در روز ۱۶ مهر یا ۸ اکتبر جشن گرفته می‌شود.

جمعه ی گذشته، به بهانه ی روز جهانی کودک، به یک مهد کودک در یکی از شهرستان های حومه پکن رفتم تا از نزدیک شاهد شادی و خوشحالی کودکان با نمک چینی باشم! کودکان چینی را همیشه دوست داشته ام و به جرات می توانم بگویم که صدها عکس از چهره ی آن ها و همچنین از لحظات غم و شادیشان دارم!

از لحظه هایی که دست در دست پدربزرگ ها و مادربزرگ های خود در پارک محله قدم می زنند یا در خرید لوازم منزل به آن ها کمک می کنند و چهره هایشان را در این لحظه برای عکاسی شکار کرده ام که به خوبی می شود احساس کرد که چه حس بزرگسال بودن به آن ها دست داده است و همین سبب می شود تا چهره ی نمکین آن ها بامزه تر شود!

رابطه ی من با کودکان چینی تنها از طریق عکس گرفتن است و رد و بدل کردن چند کلمه ی ساده چینی مثل سلام و اسم شما چیست و چه بچه ی نازی!!!

اما، یک نکته جالب این جاست که کودکان چینی هم مانند کودکان ایرانی شباهت هایی با هم دارند. البته می توان گفت کودکان دنیا همه مثل هم هستند! اما این نکته برایم جالب است که این جا هم به راحتی می توان کودکان شهری را از شهرستانی ها تشخیص داد! گذشته از نحوه ی پوشش، بچه های شهرستانی همان مظلومیت و کم رو بودن بچه های شهرستانی ایران زمین را دارند و کودکان شهری، به اصطلاح بسیار سر و زبان دار و با اعتماد به نفس بالا هستند! تعدادی از آن ها هم می توانند به خوبی به زبان انگلیسی با خارجی ها ارتباط برقرار کنند!

در این حالت، در نگاه اول می شود به این نکته پی برد که نحوه ی تربیت و آموزش کودکان بسته به میزان درآمد و اوضاع مالی خانواده هاست!

چندی پیش مقاله ای را درباره ی کودکان چینی خواندم که به نکاتی ناراحت کننده درباره موقعیت کودکان چینی اشاره می کرد. به طور مثال، وضعیت کودکانی که والدین آن ها هر دو کارگر هستند و با توجه به درآمد بسیار پایین، توانایی سپردن کودک خود به مهدهای کودک را ندارند، بنابراین مجبورند آن ها را به محل کار خود برده و با طناب یا زنجیر به میله های پنجره ی اتاقی قفس مانند ببندند تا نتوانند از اتاق خارج شوند!

نکته ی دیگر در این مقاله، اشاره بود به آماده سازی کودکان برای بازی های المپیک که تصاویر آن واقعا دلخراش بود!

به هر حال در کشوری با این جمعیت میلیاردی، قطعا عجایبی این چنین هم رخ می دهد، اما نمی توان آن را به کل جامعه عمومیت داد! اتفاقا همکاران چینی من هم از دیدن تصاویر این گروه از کودکان بسیار متاثر شدند و عنوان کردند که به عنوان پدر یا مادر هرگز راضی نمی شوند که کودک خود را این چنین آزار دهند. اما این نکته را هم افزودند که متاسفانه برخی از والدین حاضرند برای مطرح شدن نامشان در میان این جمعیت میلیاردی، کودک خود را به مراکز به اصطلاح ورزشی بسپرند که با خشونت به کودکان آموزش می دهند و صد البته که دولت مجوزی برای این گونه مراکز صادر نکرده است.

باری، من به جرات می گویم در طول مدتی که در این کشور و در میان مردم شهر پکن زندگی کرده ام، هرگز صحنه ای خشونت بار ندیده ام! از نظر من کودکان چینی البته به نوعی نازپرورده و حاکم در خانه هستند. چرا که با توجه به قانون تک فرزندی، اکثر خانواده ها و شاید بشود گفت در شهرهای بزرگ مثل پکن، همه ی خانواده ها تنها یک فرزند در خانه دارند، همین امر سبب آن شده است که نه تنها پدر و مادرها، که پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها هم کاملا تحت اوامر کودک در خانه باشند!

در شهرهای بزرگ چین بیشتر پدر و مادرها شاغل هستند، بنابراین تنها کودک خود را به والدین خود و یا مهدهای کودک می سپرند. آن ها که از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند ترجیح می دهند کودکشان تحت تربیت و مراقبت پدر بزرگ و مادر بزرگ قرار بگیرد و آن عده که از وضعیت مالی نسبتا بهتری برخوردارند فرزند خود را در مهدهای کودک و کودکستان ها ثبت نام می کنند! چرا که نرخ آموزش در چین بسیار سنگین است و مهدهای کودک و کودکستان ها شهریه های بالا دارند، به ویژه تعدادی از مهدها که از تنوع آموزشی و ترتبیتی بسیار بالا برخوردار اند و کودکان در این گونه مراکز علاوه بر این که از تغذیه خوب و استراحت مناسب برخوردارند، می توانند چند زبان خارجی، و انواع هنر و ورزش ها را حین بازی بیاموزند!

اما من، با توجه به حضورم در مهد کودکی در شهرستان "سن هو" استان "هه به" نمی توانم با قطعیت بگویم که وجود چنین مراکز آموزشی و تربیتی تنها در شهرهای بزرگ و مهم کشور چین وجود دارد، چرا که "سن هو" به عنوان یک شهرستان، امکاناتی مناسب در اختیار کودکان این شهرستان قرار داده بود! مرکزی به اندازه ی کافی بزرگ و تجهیزات مناسب و آموزگاران چینی و خارجی که به راحتی با آن ها ارتباط برقرار می کردند. این را از نحوه ی اجرای برنامه های شاد و نمکین کودکان زیر 5 سال این مهد به خوبی می شد تشخیص داد که به زیبایی با رهبری مربی های خود به اجرای برنامه هایی مانند، رقص، آواز و سرودهای گروهی و بازی پرداختند.

البته در آن میان تعدادی کودک ریز نقش هم بودند که از دیدن جمعیت وحشت زده شده و به گریه افتادند، چرا که والدین کودکان آن سوی پرده ی نمایش به انتظار نشسته بودند تا هنرنمایی کودکان خود را ببینند و ناگهان با دیدن دختر بچه ها و پسربچه هایشان با گریم های کودکانه و زیبا و لباس های ویژه ی جشن و رقص به شکل گل و پروانه و لباس های چریکی، فریاد شوق و اشک شادی می کشیدند و این گونه بود که تعدادی از کودکان هم وحشت زده شده و در میان ترانه یی که کودکان معصوم همچون بلبل نغمه خوانی می کردند، فریاد مامان و بابا گفتن آن ها هم به گوش می رسید، و البته این صحنه بود که بیشتر والدین را به خنده می انداخت!

در هر حال روز جهانی کودک با تمام شیرینی هایش نیز گذشت و من که آن روز در میان کودکان، کودک درونم هشیار شده بود، از بودن با آن ها بسیار لذت بردم و سبکبال از دنیای لی لی پوت ها خارج شده و با روحیه ای شاد، به دنیای بزرگترها بازگشتم!

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید