CRI Online
 

نقاشی به سبک چینی

GMT+08:00 || 2012-11-02 10:22:21        cri






چندی پیش که برای بازدید از منطقه هنری 798 همراه دوستانم به این منطقه رفته بودم، سری هم به نمایشگاه نقاشی زدم که از سوی شورای "با یا چوان" برگزار شده بود. آثار ارایه شده در این نمایشگاه که با عنوان "خوا لین این چین" یعنی هوای آفتابی و ابری برگزار شده بود، بیشتر با استفاده از رنگ و روغن بود.

پیش از آن یکی دوبار به نمایشگاه های نقاشی این مرکز و موزه پایتخت رفته بودم. نقاشی های سنتی چینی همواره ویژگی خاص خود را دارد و نقاشی مدرن چین هم که معمولا در مرکز 798 به نمایش گذاشته می شود، همچنان ویژگی های گذشته را به دنبال دارد.

در جست و جوهایم درباره هنر نقاشی در وبلاگ های هنری، ویژگی هایی برای این هنر یافتم که به مواردی از آن اشاره می کنم، از جمله آن که؛ نقاشی چینی، طبیعت را به قاب های پرسپکتیو با رنگ های سیر و روشن محدود نمی‌کند. هنرمند نقاش چینی نمی‌کوشد تا با استفاده از یک چنین وسیله‌ای شکل های طبیعی را تکثیر و تثبیت کند. در آثار نقاشی چینی بر خلاف نقاشی اروپایی پرسپکتیو وجود ندارد. چینی ها معتقدند که نشان دادن عمق در صفحه‌ی نقاشی که هیچ گونه عمقی ندارد، کاری ساختگی است. هنرمندان نقاش چینی همچنین از واقع‌گرایی و توصیف اشیا دوری می کنند. در واقع آن ها تنها به زیبایی می‌اندیشیدند. هنرمندان با توجه به این نگاه خود، که هدف از نقاشی را واقع گرایی نمی دانستند، بنابراین از سایه روشن هم پرهیز می کردند.

نکته قابل اهمیت این است که صورت یا شکل، مهم‌ترین عنصر نقاشی چینی است و این صورت به کمک خط شکل می‌گرفت و نه به کمک رنگ. چینی ها نقاشی را شاخه‌ای از خوشنویسی می‌دانستند و با همان قلم‌مویی که خط می‌نوشتند، صورتگری نیز می‌کردند. بسیاری از شاهکارهای کهن سال آن ها فقط با قلم‌مو و مرکب به‌وجود آمده‌است.

دوستی می گفت، اگر نگاهی به نقاشی هایی که توسط هنرمندان نقاش چینی ترسیم می شود بیندازی به سرعت می توانی حدس بزنی که نقاش آن اثر یک نفر چینی است. انگار که هنرمندان چینی خود را در نقاشی هایشان به تصویر می کشند که چهره چینی آن ها مشخص می شود.

پس از این که به چند نمایشگاه نقاشی در شهر پکن سر زدم به درستی این گفته دوستم رسیدم. نقاشی چینی واقعا ویژگی خاص خودش را دارد. به ویژه آن ها که نقش از طبیعت دارند.

در جست و جوی اینترنتی ام با پژوهش سالومه پزشکپور برخورد کردم که نوشته بود آیین دائو به

چینی ها آموخته بود که به عواطف خود نسبت به طبیعت احترام بگذارند و آیین بودا به آنها گوشزد می‌کرد که انسان از طبیعت جدا نیست. شعرا، فلاسفه و هنرمندان نقاش هر‌یک به نوعی به طبیعت پناه می‌بردند و آن‌ را مظهر آرامش در مقابل زندگی پر شور شهری می‌دانستند. از نظر چینی ها انسان با طبیعت هماهنگ است و معنای شادمانه زیستن همگام بودن با طبیعت است. انسان هیچگاه بر طبیعت مسلط نیست، بلکه بخشی از آن است. با توجه به این اعتقاد هنرمندان چینی، آن ها نقاشی "آب و کوه " را نه برای آموزش و نه برای تزیینات آغاز کردند، بلکه هدف آن ها فراهم آوردن موضوعی برای تفکر و تامل بود.

            

نقاش های چینی به فضای آزاد نمی‌رفتند تا در مقابل چشم‌انداز، طرح اولیه آن را تهیه کنند. شیوه‌ی آموزش آنان نیز همراه با شیوه‌ی عجیبی از مراقبه و تمرکز بود. آنان ابتدا در نقاشی کردن درخت های صنوبر، صخره‌ها و ابرها نه با مطالعه‌ی طبیعت بلکه با بررسی آثار اساتید مشهور گذشته به مهارت می‌رسیدند. هنگامی که این مهارت ها را کامل فرامی‌‌گرفتند به سفر در طبیعت می‌پرداختند و درباره‌ی زیبایی طبیعت تامل می‌کردند. سپس وقتی به خانه باز می‌گشتند سعی می‌کردند با در کنار هم قرار دادن تصاویر ذهنی خود آن حالت ها را دوباره زنده کنند. لازم بود که آنان در استفاده از قلم و جوهر چنان ماهر باشند که بتوانند قبل از این که الهام آن ها تازگی خود را از دست بدهد، تصاویر ذهنی را روی کاغذ آورند. با تامل در نقاشی های طبیعت از هنرمندان چینی می شود به خوبی این نکته را دریافت. درخت های بالا بلند صنوبر و صخره و ابرها با رنگ آمیزی ملایم، نا خودآگاه انسان را به تامل                                       

می اندازد و به خوبی نشان می دهد که شخص هنرمند به مطالعه طبیعت پرداخته است.

در این پژوهش همچنین به این نکته اشاره شده است که نقاش های چینی در انتخاب موضوع محدودیتی نداشتند، زیرا تنها هدفشان ایجاد شکلی با معنی بود. انسان، کمتر موضوع نقاشی قرار می‌گرفت و آدم هایی که در تصاویر چینی دیده‌می‌شدند همه سالخورده و شبیه یکدیگر بودند. صورت هایشان از یکدیگر مشخص نمی‌شد و ویژگی‌های فردی اهمیتی نداشت. گل ها و جانورها بیشتر از انسان مورد توجه بودند. گاه گل یا جانور نماد یک مفهوم بود. بسیاری از هنرمندها تمام طول زندگی خود را به کشیدن یک حیوان می‌پرداختند.

این نکته را نیز به راحتی می شود در نقاشی های طبیعت چینی ها مشاهده کرد. انسان همیشه در

نقطه ای بسیار دور قرار گرفته است، جایی در بالای صخره ای بلند، زیر درختی در دورترین نقطه و یا سوار برقایقی که در حال دور شدن است. اما حالت و قواره انسان ها به نحوی به تصویر کشیده شده است که به راحتی می توان تشخیص داد که آن، فردی چینی است.

نکته قابل تامل دیگر در نقاشی های سنتی چینی، استفاده از آبرنگ به جای رنگ روغن است. چرا که رنگ روغن لطافت آبرنگ را ندارد، بنابراین با روحیات هنرمندان سنتی چین مطابقت نداشته است. آن ها با استفاده از آبرنگ بهتر می توانستند درونیات خود را به بازدیدکنندگان انتقال دهند.

نقاشی چینی این روزها نیز کم آوازه نیست، یک وبلاگ فرهنگی – هنری در پژوهش خود درباره نقاشی های چینی به این نتیجه رسیده است که در جمع بندی سال گذشته، نقاشی های چینی در صدر فهرست بازار هنری جهان قرار گرفتند. «آرت پرایز» یکی از منابع خبری بزرگ جهان که سالانه به

رتبه بندی نقاش می پردازد این موضوع را مورد تایید قرار می دهد. این آژانس خبری هنری، به تعیین فهرست آن نقاش هایی می پردازد که آثار آن ها در خانه های حراج بیشترین سود را همراه داشته است.

آثار نقاش – خوشنویس چینی، ژان داتسزیان متولد سال 1899 میلادی در صدر این فهرست قرار گرفت. تابلوهای او به رقم کل 506 میلیون و 700 هزار دلار به فروش رفتند. گران ترین تابلوی او "دریاچه آخن" به مبلغ 13 میلیون و 200 هزار دلار فروخته شد. تسی بایشی، نقاش دیگر چینی نیز در جای دوم این فهرست قرار دارد. طی یک سال در ازای تابلوهای او 445 میلیون دلار پرداخته شد. و این در حالی است که قیمت هر یک از تابلوهای او بیش از نقاش اول است. برای نمونه، تابلوی "عقاب بر کاج" در حراج پکن در ازای 65 و نیم میلیون دلار خریداری شد.

تمام نقاش هایی که در ردیف های اول این فهرست قرار دارند رابطه تنگاتنگی با نقاشی سنتی چینی دارند.

چژان داتسیان، زحمت زیادی برای رواج و محبوبیت فرهنگ چینی در سراسر جهان به انجام رسانده است. او سعی می کرد عناصر مدرن و اکسپرسیونیسم را در نقاشی چینی وارد کند.

همچنین در زمینه جمع آوری آثار نقاشی، کلکسیونرها از چین و هنگ کنگ بهترین مشتریان گالری ها و خانه های حراج هستند. دمیتری بوتکویچ منتقد هنری در تفسیر این وضع گفت: اقتصاد چین و تقاضای چینی برای آثار هنری، در حال رشد سریع است.

کارشناسان فرض می کنند که در سال 2012 میلادی رشد بازار هنر چین متوقف شود. اما احتمال زیادی دارد که نقاشی سنتی چینی مثل سابق موردتوجه زیاد خریداران قرار داشته باشد.

در خصوص استقبال از نقاشی سنتی چینی من هم به وضوح دیده ام که توریست ها، به خصوص از کشورهای اروپایی و آمریکا بسیار مشتاق به خرید نقاشی های سنتی چین هستند. توریست ها مخصوصا خریدار آن دسته از نقاشی هایی هستند که بر روی کاغذهای ویژه نقاشی یا خوشنویسی به نام

(شو ان جی) ترسیم شده و با حاشیه پارچه های ابریشمی به صورت طوماری تهیه می شود. چرا که این شکل قاب برای نقاشی نیز ویژگی خاصی از این هنر در کشور است و موجب جذب مشتری می شود.

بد نیست به این نکته هم در جذب مشتری و خریدارهنر نقاشی در کشور چین به خصوص در شهرهای توریستی همچون پکن اشاره کنم! یکی از شگردهای جوان های هنرمند، به ویژه دانشجوهای این رشته هنری آن است که آن ها تلاش می کنند تا با ارتباط گرفتن با توریست ها آن ها را به خرید آثار خود تشویق کنند. اگر به منطقه تفریحی شهر ممنوعه در شهر پکن رفته باشید، شاید با تعدادی از جوان ها برخورد کرده باشید که با مهارت خاصی با شما ارتباط می گیرند و سپس شما را برای دیدن گالری نقاشی دعوت می کنند، و آن جاست که تعدادی از آثار هنری خود و دیگردوستانشان را به شما معرفی می کنند و از شما می خواهند که با قیمتی که به گفته خودشان تخفیف دارد، از آثار آن ها خریداری کنید. البته به نظر من برای آن ها که اهل هنر هستند، دیدن و خرید کردن این آثار خالی از لطف نیست!

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید