CRI Online
 

گفت و گو با خانم جین می هوانگ

GMT+08:00 || 2012-06-15 10:27:04        cri

              

"شنیدن کی بود مانند دیدن!" این مثل بعد از گفته های خانم "جین می هوانگ" به ذهنم رسید. آخر او تعریف می کرد تا قبل از این که برای سکونت به ایران بیاید، هیچ شناختی درباره مردم ایران و فرهنگ آن نداشت.

خانم جین می هوانگ، که حالا او را با نام ایرانی اش، مریم می شناسند، یکی از دوستان چینی من در ایران است. خانم جین می ، حدود بیست سال پیش با آقای "سید حسین حسینی" آشنا شده و پس از ازدواج با او به ایران سفر کرده و حالا ساکن شهر تهران است.

ازدواج خانم جین می و همسرش زمانی شکل می گیرد که آقای حسینی به عنوان مهندس کشتی، به شهر شانگهای، زداگاه خانم جین سفر می کند. در طول مدتی که این دو با یکدیگر همکاری داشته اند، به یکدیگر علاقه مند شده و تصمیم به ازدواج می گیرند. البته به گفته خانم جین می، اداره کشتیرانی، به کارمندان خود اجازه نمی داد که با افراد خارجی ازدواج کنند. بنابراین خانم جین می مجبور می شود که به مدت دو سال در انتظار همسر مورد علاقه اش بماند.

خانم جین می، می گوید: "پیش از ازدواجم، هیچ شناختی از مردم ایران و فرهنگ آن نداشتم، اما پس از آشنایی با همسرم، و پس از این که او برای من درباره ایران توضیح داد و عکس هایی زیبا از کشور ایران، مردم و خانواده اش به من نشان داد، تا حدودی با آداب این کشور آشنا شدم.

او می گوید: "متاسفانه عدم اطلاع رسانی صحیح درباره فرهنگ ایران، سبب شده است تا بسیاری از مردم چین نسبت به این کشور شناخت کافی و صحیح نداشته باشند و فکر درستی درباره آن نداشته باشند. من در طول مدت بیست سال که اینجا هستم، به شناخت خیلی خوبی رسیده ام. برای همین تلاش می کنم تا درباره تجربه زندگی خود با خانواده ایرانی و فرهنگ این کشور اطلاع رسانی کنم. برای همین یک وبلاگ به زبان چینی راه اندازی کرده ام و مقاله هایی در این زمینه در وبلاگ خود می گذارم.

خانم جین می هوانگ ضمن این که خصوصیات اخلاقی همسرو خانواده وی را تحسین می کند، می گ

              

وید: "مهم ترین امری که موجب شد تا من، آقای حسینی را به عنوان همسر بپذیرم، مهربانی و متعهد بودن وی بود. نکته ای که در دوام یک خانواده بسیار اهمیت دارد. خوشبختانه از لحظه ورودم به ایران، متوجه شدم که اکثر مردم ایران این خصوصیت اخلاقی را دارند. خانواده همسرم همواره مراعات حال من را کرده اند. آن ها همیشه تلاش می کنند تا من در این جا احساس غربت نداشته باشم."

از نظر خانم جین می، این روش را حتی مردمی که هیچ شناختی نسبت به او ندارند نیز به کار می برند. او می گوید: "هرگز فراموش نمی کنم، نخستین روزهای ورودم را به ایران. روزهای اول اصلا زبان فارسی بلد نبودم، و با همسرم به زبان انگلیسی صحبت می کردم. بنابراین مجبور بودم برای خرید، همراه همسرم باشم، آن موقع هر شخصی که ما را می د ید، از راننده تاکسی گرفته تا فروشنده ها و دیگر مردم، به همسرم می گفتند، تو با یک دختر خارجی ازدواج کرده ای، پس باید تلاش کنی که او از ازدواج خود با تو پشیمان نشود، و کاری کنی که همیشه از مردم ایران به خوبی یاد کند. این رفتار مردم ایران واقعا برای من ارزشمند است و این روش مردم ایران و آداب و اخلاق آن ها را بسیار دوست دارم."

خانم جین می هوانگ، ادامه می دهد: "البته من الان دیگر خودم یک ایرانی هستم. حالا دیگر من اگر بخواهم به زادگاه خود برگردم باید از ویزا استفاده کنم و نمی توانم در چین اقامت دایم داشته باشم. اما هرگز از این که در ایران هستم و به عنوان یک ایرانی زندگی می کنم، پشیمان نیستم."

ثمره ازدواج خانم جین می و آقای حسینی، یک پسر است. سید شهاب که حالا پانزده سال دارد، از دورگه بودن خود خوشحال است. از نظر او، همه افرادی که دو رگه هستند، بسیار با استعدادند و این گونه افراد معمولا در انجام رشته های هنری و ورزشی مستعدند. البته سید شهاب خود مثالی از این ادعا است. او که چهره اش بسیار به مردم چین نزدیک است، عضو تیم بسکتبال است و در انجام این رشته ورزشی هم بسیار تبحر دارد.

سید شهاب می گوید: "گاهی در مدرسه و یا بیرون از خانه، از من سوال می کنند که چینی هستی؟! و وقتی متوجه می شوند که من دو رگه هستم، این موضوع برایشان خیلی جالب می شود و از من راجع به خصوصیات مردم چین می پرسند."

سید شهاب که به همراه خانواده اش، سالی یک بار برای دیدن مادربزرگش در شانگهای، به کشور چین سفر می کند، می گوید:" هربار که به چین سفر می کنم، چند روزی زندگی برایم سخت می شود، اما وقتی به آب و هوا و خوراک آن جا عادت می کنم، دیگر برگشت برایم سخت می شود."

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید